برگه:رباعیات خیام.pdf/۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
  آنانکه اسیر عقل و تمیز شدند در حسرت هست و نیست ناچیز شدند  
  رو بیخبری و آب انگور گزین کاین بیخبران بغوره مویز شدند  


  آنانکه کشندهٔ نبید ناب‌اند آنها که بشب همیشه در محراب‌اند  
  بر خشک کسی نیست همه در آب‌اند بیدار یکی است دیگران در خواب‌اند  


  از آمدنم بنود گردونرا سود وز رفتن من جاه و جلالش نفزود  
  وز هیچکسی صدای گوشم نشنود این آمدن و رفتن من بهر چه بود