این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
ای از حرم ذات تو عقل آگه نی | وز معصیت و طاعت ما مستغنی | |||||
مستم ز گناه و از رجاء هشیارم | امید برحمت تو دارم یعنی |
آنم که پدید گشتم از رحمت تو | پرورده شدم نیاز در نعمت تو | |||||
صدساله گنه بامتحان خواهم کرد | یا جرم منست بیش یا رحمت تو |
از جرم حضیض خاک تا اوج زحل | کردم همه مشکلات عالم را حل | |||||
بیرون جستم ز بند هر مکر و حیل | هر بند گشاده شد مگر بند اجل |
از آبُ