۵۰۲ خاطرات و خطرات امناء و عقلای با نام نشستند و عهد بستند که به اراضی غیر نظر نداشته رومی را بحال خود بگذارند که بدأب وذا كان خرد خود را اداره اتم را منفجر باشند و کردیم نوبت عقده کند اگر دروغ بود چراگفتند و نوشتند اگر راست بود چرا بوی صلح نمی آید. نیست مگر حرص جهانگیری اینجاهم تعلیم قرآنی فایق است. حرص و حسد است و حاکی از تیات ماكان لنبی ان يكون له اسرى حتى يثخن في الأرض تريدون عرض الدنيا والله يريدو الأخرة والله عزيز حکیم پیغمبر را سزاوار نیست که چشمه اسير ( مال ) داشته باشد ناخون بریزد در زمین، شما متاع دنیا را میخواهید و خدا آخرت را میخواهد و خدا غالب و داناست. سعد یا بسیار گفتن وقت ضایع کردن است وقت عذر آوردن است استغفر الله العظيم خطرات دوران را بس آوردم زیر و بالا بسیار دیدم زشت و زیبا بسیار شنیدم خدمات موظف هم وطنان را یاد کارهایی خاتمه کتاب و حسن مآب شکر خدا را موفق شدم و گناهی بی ادبی شده است و قلم سرکشی کرده است. عطر میخواهم و عذر عندک رام الناس مقبول ،هیچگاه فرصت را از دست ادبی بدفتر بیاورم و نداده ام و در قصیده ای گفته ام نیست زوال در جهان جزیزمان و این بدان سدودکنی نو یا زبان فرصت تواست اسپرت جد من رضاقلی خان هدایتگونه خلوص را بر مسند جلوس ترجیح میداد اوقات راهمه به قدم و قلم در خدمت به علم و ادب برگذار کرد پدرم اساسی تلگراف را برقرار تلگرافخانه ممبر اسرار بود و مطمح انتظار به حسن اداره که در آن دوره نظیر نداشت با توجهی که ناصرالدینشاه بدین اداره داشت مقام اعتمادی بسزا حاصل کرده بود که هيچيك از ملازمان را نبود . این بنده در عنفوان جوانی بخدمات شخصی وی بر بردم شبها بمصاحبت أو مفتخر بودم و از فرمایشات او مستفید میشدم شبی فرمودند میرزا حسين خان صدر اعظم مگر افخانه را وسیله تأیید کار خود میخواست و من در محظور بودم یا من پیچیدگی می کرد تا آنجا که سفارت روس رامه شکایت از جریان اداره تلگرافی بر انگیخت و شرح سعایت ریخت شکایت را مستقیماً تقدیم شاه کرده بود پشت پاکت که نزد من ضبط است دستخط شده است این عرایض باید با اطلاع مخبر الدولة بعرض برند جواب پدرم هم که نزد من موجود است دندان شکن بود نه از آن گونه که بتوان به سفارت گفت مکتوبی ار میرزا حسین خان دارم که از پدرم خواهش میکند از سفارت روسی ملاقاتی بنمایند و ایشان نپذیرفته اند که لون تصدیق بخود نگیرد منجمله در این موقع فرمودنده سال دچار دسیسه های صدارت بودم و در آن اضطراب نگران ۱- جنگ مستمر است و همه در جنگ، دشمن کیست و موضوع چیست؟ سابق موضوع تصرف کوه، دره، رودخانه و ضمناً بردن بضاعت همسایه بود امروز عنوان آزادی است که مفهوم صحیح آن محرز نیست هر کس مسلیقه خود تفسیر میکند و تا مفهوم معقولی برای دموکراسی مسلم ندارند جنگ تمام نمیشود ، چون نيتها سلطه و توسعه میدان نفوذ و استفاده است برای تحدید مفهوم دموکراسی حاضر نمیشوند و الا حرف حسانی دو کلمه است و هیچ صاحب شعوری از حرف جاب رو گردان نیست بحساب میخواهند گردن بنهند رنجبر بهانه قوی است و محتكر هدف مطلوب دنیاسیری داشت و مردم بنادت مشی میکردند قوه بخار و برق آن رشته را گسیخت انتفاعات بطفيل بخار و برق از تعادل بیرون رفت عنوان حصول تعادل است و غرش تعدی و تجاوز این است توافق حاصل نمیشود ) . و مجاب که من بچایم ) يقول موسولینی مال دنیا تا بدست دموکرات نیامده است حرام است. - سورة الانفال آیه ۶۷
مصرف وقت چیست لابد میگذرد به صحبت ها جدبهتر