پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۵۱۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات ۵۰۱ وقتی مردم را روی حرفه چهار طبقه کردند سولن حکیم ادای مالیات را مأخذه قرار داد آنکه برای مملکت بیشتر ثمر داشت برتر شمرده میشد. آنچه بگویند بشنو و باور مکن که در جماعت از طبقات گزیر باشد چون چنین است باید معیشت را مرتب نهاد و از اسراف در زندگی در حدودی منع کرد که ثروت به باطل صرف نشود و همه به نسبت مستفید باشند ۱ در کمونیستی هم طبقات محفوظ است . صلح اگر بیل زوری و گرتیز جنگ به نزديك من صلح بهتر که جنگ جنگ در ابتدا با چوب بود و سنگ شمشير ومنجنیق و کشکنجير هم بمرور در کار آمد یونانیان آتش را هم بمیدان آوردند در شاهنامه هم داریم : یکی آنشین دیگه انداختند زمین از نریمان بپرداختند هانیبال بونه به شاخ گاو و گوسفند بست آتش زد و رها کرد رومیان جادوئی پنداشته فرار کردند . چون بشر یا به میدان ترقی و تعالی گذارد توپ و تفنگ پیداند اينك كه تمدن در فوق ترقی و تعالی است دموکرات بی غل و غش کار به گاز مختنق و بمب اتم کشیده است . در مقابل انسانیت استعمال گاز خفه کن را منع کردند و بجای آن بمب اتم بکار میبرند که در یک لحظه شهریرا زیر و رو میکند و تا مسافات بسیار اختناق میآورد. در حمایت آزادی از هیچگونه ویران کردن آتش زدن و گروه گروه مردم بی طرف را فانی کردن خود داری ندارند همه بخاطر دموکراسی که تازه یی آن میگردند که پایه اداره امور است به مصلحت نسبی عامه، قدما بر آن بودند بقول سعدی . چو شمشیر پیکار برداشتی نگهدار پنهان ره آشتی این دقیقه در این دوره تمدن از مد افتاده است تصور کندن ریشه فساد ریشه های امید می نشانند. على عليه السلام میفرماید لاخير فيمن لا يألفي لا يؤلف خير در کسی نیست که نه دوستی یکند نه دوستی بپذیرد. در جنگ اخیر عنوان صلح شد و نپذیرفتند تا مناسبات روی ام و اطاعت است بعبارت دیگر خبر امید توافق بالاراده نیست یکطرف غلول است باید مناسبات برود روی همکاری و مفهوم معافیت و یاری کا کارها بصلاح يفتت اختلافات الحاف ملانصرالدین است باید لحاف را بعدالت تقسیم کرد تا نزاع بر طرف شود متاسفانه امروز همة صحبت روی صنعت است و ابتلای کارگر این اختلاف چنانکه گفته ام از غرور و غلو در صنعت پیدا شده است و روز بروز در تزاید است طرحهایی که ریخته میشود موقتی است تركت الرى في الری مرد آخرین مبارك بنده ای است. قول زان راك روسو را یاد کرده ام افکار اهم صفحه ۱۷۵ همان روز مییا پست فکر امروز را کرد و امروز فکر فردا را ، عمر ملت دراز است شاهین ترازوی صادرات روز بروز بر تزلزل میافزاید و عرصه بازار تنگ میشود ۱ - از پنج عامل مولد ثروت ولو بدرجات مؤثر باشند همه را در منافع سهیم باید دانست و هیچیک از عوامل را نمیشود از سهم خود محروم گذارد در حکم امروز بخار و برق اهمیت مخصوص دارند و در شمار عمال پنجگانه نمیآیند محر کند و سبب رونق فوق العاده و علیحده سهمی دارند که در آن مؤسس و بازوی کار شريك خواهند بود و امروز رعایت سهم کارگر نمیشود کارفرما و کارگر نباید روی مفهوم آهر و مأمور سلوك کنند بلکه روی مفهوم مقدم و معاضد بنا بر محبت و همکاری باشد. مراست مردم بجهان چنین گرفتار نبود گر خلق بخوردند غم یکدیگر در راه معاش اینهمه خار نبود

خالی بجهان کسی ز غمخوار نبود