۴۹۶ خاطرات و خطرات قاطری قناعت داشتند امروز میز شام و ناهارشان از هر کس رنگین تر است تختخوابشان مزین ترو اتومبيل نمرة اول را سال بسال عوض میکنند و قابتی شده که مردم خانه ملک و کالا را میفروشند و اتومبیل میخرند که از گردشگاهها استفاده کننده همه معایب بر میگردد روی زندگی طمطراقی وان از تقوی تقلید معیشتی که امروز جهان را مستاصل کرده است . در زمان ناصرالدین شاه تا اواخر درشکه متحصر بود یه دریار و چند نفر از اعیان سایرین حق سواری درشکه نداشتند پدرم اواخر درشکه داشت اما اخوان اجازه سواری نداشتیم مسافات دور را با اسب طی میگردیم از علماء اول کسی که در شکه سوار شد مرحوم سید عبدالله بهبهانی بود و باز سالها علماء مرکیشان قاطر بود حال در خیابان ردیف اتومبیل ایستاده راه بر عبور و مرور مسدود است تصور میکنیم پیش رفته ایم. بلی حاجت بوسائل نقلیه افزوده لیکن باید عمومی باشد وسایل عمومی را باید تمیز و مرتب کرد که مجبور به تدارک خصوصی نباشیم و باین اندازه سرمایه مملکت را بخارج نفرستیم معایب بسیار است همه میگویند و مینویسند و بگوشها باد است . که چشمها همه کور است و گوشها همه کر فساد چرخ نبینیم و نشنویم همی مردم یونان مردمی بودند مهاجر بطرز ایلات رئيس بر خود اختیار مجلس شورای ملی میکردند و گردن بفرمان او می نهادند، شجاعت و طلاقت لسان مردی را روی کار میآورد، سابقه سلطنت و خانواده چون ممالك باستانی نداشتند چنانکه گفتیم ولون حکیم دستوری داد و پریکلس بموقع اجراء گذاشت ملت را شريك حکومت کرد از آنجا دموکراسی پیداشد. مردم آتن معدودی بودند همرنگ و همسر نه تباین بسیار در زندگی بود نه پیچ بیشمار در سیاست روز بروز حاجات منشقت شد و سیاست گره برداشت ملل امروزه آن گونه مداخله در امور مقدورشان نیست مجلسی که برقرار کردند شرکت جامعه در آن میسر نیست جمعی از مبرزین هر طبقه باید انتخاب شوند و ناظر اعمال هیئت اجرائیه باشند با اوضاع امروزه نمیتوان در سیاست تنها رفت پیش آمدها و سیاستهای متضاد چون سیل ملل را با خود میبرد اگر حکومت ملی بود جنگ نمیشد . ما هم روی پیش آمد مجلس ساختیم و بواسطه عدم آشنائی باین اساس تکی را اختیار کردیم که قالب قدم ما نبود پس از چهل سال هنوز ملت تصور صحیح از حکومت مجلسی و حکومت شورائی ندارد. نمایندگانمان هم دیانت ما امر بشور میکند و شاورهم فی الامر یا امرهم شوری بینهم وارد است شورای ما باشور آیه فقط در لفظ مشترك است . ما شکایت داشتیم از استبداد دولت با طرز انتخابات و نبودن ثالثی در میان گرفتار است بداد غیر مسئول شدیم دولت هرچه بود در انتظام امنیت و آسایش مسئول بود مجلس در کارها به سوداها حامدی 1 - در كابينة من محمد علیمیرزا خاقانی رماز بود در رشوهای شرکت داشت و از رژیتش بدم می آمد او را از خدمت معاف کردم آقای سید ابوالقاسم کاشانی مکرر توسط کرد عذر آوردم پر اعتماد دربار را که از اعضای کابینه بود در حوزه جاسوسی شوروی دعوت کردند و ماهی دویست تومان با و میدادند به آیرم رئیس نظمیه اطلاع داد قرار شد چندی برود و اجرت را بگیرد و بار اطلاع بدمست جمله گفته بودند از پستخانه تلگرافخانه و وزارت خارجه مستحضریم از گنجه اسناد هیئت بیخبریم و آن گنجه باختبار هدایت قلی هدایت اعتضاد الملك) پسر عمو بود. در نتیجه ۲۳ نفر گرفتار شدند و پس از استنطاق پنج نفر تیر باران منجمله خاقانی . پس از من در کابینه فروغی هدایت بر سرشغل خود ریاست کابیته بود در کابینه جم دیگری را بجای او آوردند!!! خیلی تعجب کردم تعجب هم نداشت او همرنگ نبود
-۲ سوره آل عمران آیه ۱۵۹ - سورة الشورى آیه ۳۸