پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۵۰۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات کافی بشغل خود . ۴۹۵ مراقبت در اخلاق در مدرسه امری است مهم بك بداخلاق جماعتی را بد اخلاق میکند اخلاق فاسد مسری تر از اخلاق نيك است. ندیدستی که گاوی در علفزار کارمند بیالاید همه گاران ده را وظيفه دولت این است که زندگی را ببرد روی سادگی بی آلایشی مامقلد علی (ع) هستیم ما را چه به طمطراق تبذير و اسراف تا کارمندان تاسی کنند حد رقابت ورشکم شود. حتی الامکان به بیت المال کمتر زحمت بدهند اوحی الی داود انك تعم العبد لولا تأكل من بیت المال وحی شد به داود که تو بنده خوبی هستی اگر از بیت المال نمیخوردی . کارمندان دولت باید افتخار بخدمت مملکت داشته باشند و خدمت مملکت باید مقام احترامی داشته باشد مکنت و ثروت در آن مدخلیت نداشته باشد و اگر ثروتمندی لیاقت خدمت به دولت و ملت را داشته باشد بخزانه مملکت تحمیلی نکند نه خدمت را برای تحصیل ثروت بخواهد كما نحن فيه . در عین حال باید کارمند در معیشت آسایش داشته باشد و رعایت عائله او بشود که از تشکیل خانواده طفره نرود چنانکه در نظام برای هر فرزند مبلغی بر حقوق کارمند می افزایند در ممالک سایر سفراء را از ارکان ثروتمند اختیار میکنند که بیشتر از بودجه حفظ آبرو نکنند و ما ... در حال کتونی جا دارد دولت بین کارمندان با سواد وخط و بی سوادان با خطوط لايقر امتیازی بگذارد ماشین تحریر خط را از بین برده است آنجا که به ماشین نتوانسته اند متوسل شوند باید از رمل سررشته داشت تا بتوان خطوط را خواند. خط جنان به زقلم راننده که بیا ساید از آن خواننده اردشیر به مبلغی محتاج شد تاجری تقبل کرد بشرط آنکه پسر او را کار دولتی بدهند اردشیر نپذیرفت که کارمند دولت باید بشغل خود مفتخر باشد. خرید و فروش نمیشود و تروت در آن معشر .نیست نه فقط وظیفه دولت است که باقتصاد زندگی کند ثروتمندان را هم بایداز اسرافع خودنمائی منو کرد تروت در راه تدارك ثروت صرف شود تا مردم مملکت مستفیض شوند و بیکار نمانند منع کسب ثروت ضرر جماعت است ثروت هر چه بیشتر بهتر لیکن باید از راه حلال کسب و بحاجات میرم جماعت صرف شود. تجمل و تعیشات نامشروع منابع ثروت مملکت را ضایع نکنند يه اباطیل بیگانه بهدر ندهند ثروت در بانکها جمع شود و بمعرف توسعه تجارت و تولید منابع ثروت برسد تروتمندان نباشند بانک نخواهد بود مدارس ،مساجد ،حمام ،پل، کاروانسرا و آبادیهای دیگر را در مملک ثروتمندان کرده اند قديما طبع ایرانی تجمل پسند و خودنما است مرد آخرین مبارك بنده است گلو او اشر بر او لانسر قوا". نجار ما هم از پیکر در رفته اند سابق معروف بود نان بشیشه میمالیدند و تجار معتبر به ا - قسمت عمده توجه به ورزش است خصوص دخترها در لباسهای مخصوص که محو قباحت میکند ر حس خیارا میکاهد باز لعنت به تقلید نمیدانم مسابقه دخترها در دویدن کجای تربیت است . در رساله ای خواندم که جوانان را باید در ترغیب نکاح راه و رسم عشق بازی آموخت آن بودند که جوانان را باید در طریق نقوی به اهمیت تشکیل خانواده که پایه تمدن است آگاهی داد و وظیفه وجدانی آموخت آب و رنگ را مدخلیت نداد نام و تنگه را در نظر گرفت نه ظهور شکوفه جلوه گل و نوای بلبل همه برای تولید مثل و بقای نوع است . لمؤلفه طبیعت همه از پی زایش است جهانرا از زایش خود آرایش است نکاح اجباری شاید اهمیتش کمتر از تعلیمات اجباری نباشد

سورة الأعراف آیه ۳۱