خاطرات و خطرات اینکه کار در مقابل اجرت باشد با تسهیم محصول تمرکز با تفرق مانتر الى با فدرالی (گروه های مستقل ) PAT کارل ماکس کتابی بعنوان سرمایه روی آن اصل که تروت مولد از بازوی کار است نوشت اشتباه (دوم) میگویند که بهتر بدرد برخورده است. انگلس تاگر دا و متممی نگاشت و فلفل مرام را افزود فلفل سرخ مزیدکرد ۲ لنین و ترونسکی از پیروان کارل را از ایتالیا بیرون کردند ( صفحه ۲۹۷) گیوم دوم قرن مخصوص باختیار آنها گذارد به روسیه رفتند چون شکست بروس افتاد استفاده نموده عنان دولت را بدست آوردند و به اجرای مرام پرداختند تالنین حیات داشت درب بر مراوده باز بود پس از او بین تروتسکی و استالین اختلاف افتاد . ترونیکی معتقد بود ترتیبی در کار داده شود آبرومند از هر جا بیابند ببینند اقتباس کنند او را از روسیه عذر خواستند و ترتیبی اختیار کردند که در برده نگاهداشته از پشت پرده به ترغیب و تطميع ملل را دعوت میکنند نفاق و شقاق روز بروز بالا میگیرد و صحبت از بمب اتمی می رود و همه مدعیند که دموكراتيم خدا ولون حکیم را بیامرزد که این تخملی را در دهنها شکست ملل طبقاتی بین خود اختیار کرده بودند و شکایتهای امروز را نداشتند و پیروان او را انصاف بدهد که در حدود اعتدال بمانند . ۳ فوریه به فالانتر 1 معتقد بود، خورههای مرکب از ۳۰۰ الی ۴۰۰ خانوار که باشتر المعیشت کنند (طبخ مشترك ) اتحاد سلیقه و بند میخواهد و در بشر نیست . بلان معتقد است که حوزههای اجتماعی به اراده جماعت اداره شود بدون مداخله دولت ) عملی نیست ( رأیی هم هست که حوزههای اجتماعی را بدواً دولت تشکیل بدهد بتدریج سر خود بگذارد. لاسال تقسيم منافع را دون عدالت میداند سرمایه برای تأسیس مؤسسات از دولت میخواهد معلوم نیست دولت در اصول سوسیالیستی چه مفهوم دارد در پارلمان کارگران پس از انقلاب ۱۸۴۸ در عمارت لوکزامبورگ در دوره حکومت موقت بر یاست بلان قرار شد وزارت پیشرفت (پروگره) تشکیل گردد تدارک کار ببیند راه آهن و معادن را برای دولت بخرند بیمه را در اداره دولتی تمرکز بدهند بانک فرانسه را دولتی کنند و با این سرمایه شرکتهای صنعتی و فلاحتی تشکیل بدهند. نظر همه در رعایت کارگر کارخانه ها بود شاگردان تعمیم دادند و تجاوز کردند. مجمع بین المللی کارگران پروری تنهانیست .). در انتر ناسیونال ۱۸۷۱ کار به تشتت و افتراق کشید کابه و ویتلینگ گمان داشتند که با مؤسسات سوسیالیستی افراد زندگی بهشتی خواهند داشت با یف و اون ٦ گفتند کمونیستی زندگی مادی ناهمواری فراهم خواهد آورد ملت در روحیات روبا نحطاط خواهد گذارد ) زندگی تن بایف و اون معتقد بودند پایه زندگی بر فلاحت باشد ( زبان ژاک روسو) افزار بقدر حاجت میرم در کار داشت شهرهای بزرگ را باید از بین برد که کانون فساد و امراضند معیشت را باید ساده کرد تا تعمیم میسر گردد. (حرفی احساسی است) بلی منشاه دزدی حیزی هرزمگردی وکل فاسد شهر بزرگ است حالا که شهر را نمیشود كوچك كرد باید هرزه گرد را متفرق کرد وراه فحشار ابست تظاهرات زندگیست که رشت می آورد دیوزن ( دیوجانس ( طفلی را دید که از مشت خود - F- Owen ماكياول کتابی در استیداد نوشت که فردريك كبير بران رو نوشته است - Babeuf - Phalanstère 1- Engels
F- Fourier