FVF حافظ : خاطرات و خطرات کام بخشی دوران عمر در عوض دارد که آمد عمارتی نو ساخت چون موافق نبود با حکمت جهد کن که از عشرت کام خویش بستانی و مراست رنگ برند به زیورش پرداخت اولش برد بود و آخر باخت پس از خرابیهای جبران ناپذیر امروز از هر گونه فریاد بلند است که العود احمد برگردیم روی مرام الهی (صفحه (۳۰۵) روی رضایت و قناعت توکل و توسل مردمی و یاوری افکار اهم چاپ دوم در سنه ۱۳۲۵ بطبع رسیده بود در تابستان ۱۳۲۸ اول مره از مجله تجهیز اخلاقی بر اساس مرام الهی که از طرف انجمن کودر سویس چاپ میشود بدست من رسید دیدم همان راه را رفتن میخواهند که من در افکار تعقیب و ترغیب کرده ام واعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا حبل اسلام اقوی است و قصد من از اسلام روح اسلام است لیس البر ان تولوا وجوهكم قبل العرب و لیکن البر من امن بالله واليوم الآخر والملائكة والكتاب والنبيين و آتي المال على حبه ذوی القربى واليتامى والمساكين وابن السبيل والسائلين وفي الرقاب و اقام الصلوة والى الزكوة والموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرين في خوبی آن البأساء والضراء وحين البأس اولئك الذين صدقو او او لذاك هم المتقون". نیست که رو به طرف مشرق یا مغرب کنید خوبی ایمان بخداست و روز آخر و ملائکه و کتاب و پیغمبران و آنکه بدوستی او مال را بدهند به خویشان و یتیمان و بینوایان وراه گذران و سائلان و آزاد کردن بندگان گذاردن نماز دادن زکوة و وفای به عهد چون عهد کرده باشند و صبر کردن در سختیها و شداید و در شدت ایشانند که راست گفتند و ایشانند پرهیزکار اینست حقیقت دموکراسی از طریق مقتضیات امروزه اشتباه دوم غفلت از طبع و اخلاق بشر ناراضی هائی از وضیعت خود گوشه ای نشسته بشری به طبع خود تصور نموده و روی آرزوهای خود دستوری برای زندگی و معاشی آن بشر خیالی ،نوشتند قبل از همه افلاطون، هیچ بخاطر نیاوردند که این آقای بشر که بصورت چهار رنگ است سیاه سفید سرخ و زرد به سبرت صد رنگ است که آنها را در دو صف میشود قرار داد. 4 اقلیت عاقل عادل فسال قانع بذال، زيرك دار ،سخی رفیق امین مصلح و و و. اكثريت ، كامل جاهل تنبل، ظالم خريص لتيم ،مسرف تن پرور ابله ،دزد طرار چاقوکش قمارباز عرق خود تریاک کش و و در بهار ۱۳۲۸ جمعی جوانان خواستند از کوه دماوند بالا بروند اکثر در اوایل و اماندند چند نفری بدرجات بالا رفتند کسی نردبان قله نرسید این است استطاعت بدنی ها از صد شاگرد که به مدرسه میروند در تحت يك اسلوب درس میخوانند قدرت دارد که یکی نمره ۲۰ بگیرد عده ای باصطلاح رفوزه میشوند این است استعداد دماغی ما. حکمت بالمنه این طور خواسته است که اگر اختلاف طباع نبود امور اجتماعی راست نمی آمد در قوم هم عطار لازم است هم کناس اگر بشر همه لقمان و سلیمان بودند حکومت لازم نبود امور عالم هم تمشبت نمیافت اختلافات عين حکمت است تقسیم کار در تلاش روزی سعدی در بوستان گوید در قحطی دوستی را دیدم که از او بر استخوان پوستی مانده بود گفتم «ترا هست بط را ز طوفان چه باک گفت من از بی نوایی نیم روی زرد ا - سورة آل عمران آیه ۱۰۳ 1 غم بینوایان رخم زرد کرد
- سورة البقره آیه ۱۷۷
