پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۴۵۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات کنند Pry مشرفیان شهر در راس تخم تمدن را آزادنه کاشتند تاچه برداشت دیگر آنکه بواسطه رژیم هانا ولاغيری رجال در دوره او تربیت نشد نمیخواست خود مملکت جلوه گر شود بقول خودش من که رفتم آنچه کرده ام از بین میرود صفحه ۴۰۴ وزراه و کار کنان صاحب اراده نبودند گوش بفرمان داشتند شخصیت از بین رفت و امنیت قضائی متزلزل شدو باز میشود گفت مخارج بیهوده میشد و مخارج انفع مورد عنایت نمیشد (معدن آهن، سد کارون) پس از وی زبان بسته ها افسار گسیخته گرفتار مرض و غرض ناسزاها سرودند و ناسپاسیها کردند تا آنجا که باز گفته شد کانی دستی از غیب برون آید و کاری بکند در زمان پهلوی اگر عنان می گسیخته شد در محافل ،بود رام هم حصار داشت در روز رامی فلجات و مجلات به اکناف مملکت منتشر نمیشد . آن دست غیب كه اينک آرزو میشود دست محمدرضا شاه است که م دراین از پدر کم نیست و بسام و حلم بیش است ماده واحده ۲۵ دلو ۱۳۰۳ امروز بجا است و بیجا لغو شد تحمل سنوات اول سلطنت با یاوه سراییهای مردم در علمنت کاری مردی بالخورده و مجرب بود بمنافت برگذار فرمودند امروز در دل ملت مقامی بشوکت دارند و محدودیتی بعزت ورجای واثق است که آستین برافشانند و آشفتگی را بنشانند بعون الله تعالی دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کر دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست گو خواه چاره ای از محمد رضا شاه گوره به جان ز کشور وهان جانم آرزوست از هرج و مرج خود بستوه آمده است خلق زین هرج و مرج خسته و پایانم آرزوست مشغول خويش مجلس و سر در گمند خلق سامان یکس نمانده و سامانم آرزوست بسکه غرض مرض بفزوده استهان بملك بیمار گشته کشور و درمانم آرزوست گفتم که مهدیا چه بود چاره بار گفت در چاره همان دیانت و ایمانم آرزوست کج کرده اند راه و به بیراهه میروند دنبال ملحدند و مسلمانم آرزوست خیر ۱۲ بهمن ۱۳۲۳ تجهیز کامل امریکاست، مسئله ژاپن در پیش . a جنگ چه شد در مشرق اقصی آتش جدال برپا در شرق نزدیك این خودمان در مجلس و کابینه زد و خورد برپا صحبت از تغییر کابینه بیات است که منجر به ۲۸ ر ار ۱۳۲۸ شده و حکیمی بجای او آمد در شاهزاده عبدالعظیم اجتماعی است عنوان سال دکتر ارانی یکی از ۵۳ نفر که بعلت توطئه انقلاب در حبس قصر فوت کرده است. ضمناً کارگرهای کارخانه ها اضافه حقوق میخواهند هر که نقش خویش میبیند در آب . از طرف انجمن زردشتیان در هند مجمه ای از فردوسی فرستاده ند ده من ۱۳۲۳ در میدان فردوسی نصب شد ارباب رستم گیر نماینده است. مجسمه کوچک است و میدان بزرگ مناسب بود جلوی درب دانشگاهی نصب شود آرداشی ارمنی در مجلس عربده دارد که منشور اتلانتیک کاغذ پاره ای است هر جا معارض باشد نقشه نقشه شوروی است دشتی میگوید اینکه حق نمایندگی به ارمنی و کلیمی داده شد برای بردن رنگ بود اما این دو طایفه دلشان باما نیست در دل خودمان هم حرف است مصدق میگوید ملتی که بعد رشد رسیده باشد مستتار خارجی نمیخواهد ( در موضوع حرف است) نظر به میلی و است و در مالیه خدمتی که کرد جمع آوری جنس و رساندن تان بود امنای خواربار نتوانستند و این در نتیجه اختیار بود يس تشار حاجت داریم نه با اختیارات دیکتاتوری بلکه برای دستورات اداری ما هنوز اندر خويك كوچه ایم کارکنان ما در علم و عمل ورزش ندارند کنترانی هم نیستند که نتوان هر روز از

کار بی اختیارشان کرد و نگذارد کاری را بپایان برسانند و فی الجمله اختبار لازمه کار است.