خاطرات و خطرات شامخ رسانید . بالای سرش زه وشمندی میتافت ستاره بلندی هنر اول رضا خان خواستن عذر کلرژه بود سرهنگ جدید روس از حزب الشوبك از نارضامندی صاحب منصبان دیگر استفاده کرده قراولان مرکز قزافخانه را از فوج خود گذارده بتهديد استعفای کلرژه را گرفت استار سلکی بجای او رئیس شد در این مقدمه هاوارت در قزاقخانه سبز میشود در موقعی که بنابر قرارداد ۱۹۱۹ میبایست مدیر انگلیسی دست روی نظام بگذارد در پیش بینی رضا خان بتوسط حسین خان هنگ آفرین معلم موزيك فزاق از حشمت الدوله وزیر جنگ تقاضا میکند که در موقع تحویل قزاقخانه ژنرال دیگن ان او را برای اینکار معین قبل از آنکه هنگ آفرین فرصت صحبت با حشمت الدوله بیابد به اشاره دیگران مأمور اردوی قزوین میشود . کنند دوره زندگی پهلوی آئینه عبرت است از سربازی برداری از سرداری بسلطنت ناییش آمد حادثه ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ چنین است رسم سرای قریب نگرند عبرت و امر غریب پهلوی رفت، لجام از سریاوه سرایان برداشته شد، فحش و فحشا متن و حاشیه روزنامه ها را فراگرفت نه عرض ماند نه ناموس بزرگتر ایرادی که به پهلوی میگیرند منع از مرزه درانی است و ما اینرا از هنرهای او میدانیم ولو قدری زیاده روی شده باشد. زبان بریده بکنجی نشسته، مربكم به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم در میدان فساد اخلاق تاختنی کردند که مشکل بتوان میدان را از فجایع پرداخت تاریخچه مرج میرفت کریم خان سرسلسله زندیه پادشاهی رئوف و مهربان در عین حال با جریزه بود پس از او خوانین زندیه بجان هم افتادند و بیم هرج و آقا محمدخان سرسلسله قاجاریه مردی مدیر و مدیر بود اطراف مملکت را جمع آوری کرد. ایراد وارد به آقا محمدخان قتل و غارت در گرجستان بود که سبب از دست رفتن قفقاز شد . ملکم در تاریخ خود مینویسد از حاجی ابراهیم خان از شجاعت آقا محمدخان پرسیدم گفت که اتی نگذارد کار بیاز و بکشد از کلمات خود خان است که اگر شاه عباسی سلطان میشد نادر لشکرکش، من وزیر عالم را مسخر میکردیم البته تصور صحیحی از عالم نداشته است . در دوره ای که ما دیدیم در پروس این مقارنه دست داد گیوم اول بیسمارک و مولتکه از يروس دولت آلمان بدان عظمت را ساختند. اگر آقا محمدخان گفته بود در آن اجتماع مملکت را آباد و اهالی را خرم و شاد میکردیم بنقل نزدیکتر بود در زمان فتحعلیشاه ایران روابط بیشتری با ممالك غرب پیدا کرد از روسیه و انگلیس سفراء بایران آمده بودند ناپلئون اول که راه به هند میخواست باب مراوده با ایران گشود در رقابت همسایه ها جنگ با روی پیش آمد اگر ایران استطاعت زمان نادر را داشت رنجی قفقازی و حریف تازه را میایست در میزان گذاشت میرزا ابو القاسم قائم مقام در مشورت از و سمت خاك وعده نفوس و میزان درآمد پرسید ؟ جنگیدند و گفتند، گفت شما باعده و سرمایه خودتان چگونه وارد جنگ باروس میشوید؟ نشعل صد نامة نتیجه را دیدند ، بزرگترین خسارتی که در آن جنگ بده مملکت وارد آمید عهد نامه
ا سفرنامه مکه صفحه ۱۱۸