PIY خاطرات و خطرات ریاست سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی دارند و والاحضرت شمس پهلوی ریاست شیر و خورشید سرخ و در این دو خدمت نامی نیکو تحصیل نموده مورد توجه مانند گاهی شنیده میشود که مداخله در امور اداری میکنند انشاء الله دروغ است از رجال این دوره داور به بصیرت در قوانین اروپا منزلتی کسب کرده تر پاک خوردن داور بود ، اخلافا هم از سایرین مزیت داشت در وزارت عدلیه اختیاراتی از مجلس گرفت و اصلاحاتی کرد و یکدوره قانون بدفتر آورد، اواخر هم وزارت مالیه داشت، به تقرب مفتخر بود، از او تظاهر بزندقه دیدیم و به عفت قائل بود. بعضی مالیاتها که بضرورت شاید هم به اجبار بمجلس میبرد و میگذراند دلخوری در جماعتی تولید کرده بود . تنظيم محاضر که لازمة تنسيق عدلیه بود علماء را از او رنجانده میداشت جای تأسف است که جریان عدالت بهتر نشد در بهمن ۱۳۱۸ بدون مقدمه شنیده شد که داور ترياك خورده است و در گذشته گفتند از اداره ترياك نمونه انواع خواسته با خود بمنزل برده سر شب اطفال خودرانوازش بسیار کرده به عیالش گفته که کار بسیار دارم شما بخوابید من مشغول کار خواهم شد تا تمام شود. خلوتی بدست آورده تریاک را بسیار نرم کرده و خورده است. شهرت کرد که شاه در حد تهدید دو روز قبل پرخاش با او کرده بوده است و باز گفتند که شاه فرموده بوده است که من که باو ایرادی نگرفته بودم آنچه ظاهر شد جنازه او را بمسجد ناسری آورده بودند و اسباب تجلیل فراهم، ناگاه دستوری میرسد. مشایعت و تجلیل موقوف میشود، مشایین به سر چشمه رسیده بودند سفراء که برای مشایعت آمده بودند میروند و سایرین متفرق میشوند جنازه را بطور تخفیف حرکت میدهند. این واقعه وواقعه افسری که بمحکومیت خود قطع حاصل کرده در پاس سرهنگ خلعتبری را که حاکم قضیه بوده درب دادگاه نظامی هدف تیر نقاص نموده تیری هم بخودش زد که بی برکت بود بمریضخانه اش بردند بهبودی یافت برائت ذمه حاصل کرد و بجرم جسارت تیر باران شد ولی تیر باران کردن مردم را دسته دسته بسوء ظن و بدون تحقیق عمیق تخفیف داد و در شهر چون بمبی اثر نمود . باز جنگ بین الملل پس از جنگ بین الملل ۱۹۱۴ ترجیع بندی ساخته بودم بند اولش را یاد میکنم. باز چه نیرنگ زد حقه گر، روز گار منظره ای هولناک پرده از رخ برکشید فتنه جهانگیر شد مشرق و مغرب گرفت برگ نشاطر طرب سوخت از این تندباد ورد زبان همه بصیر تفنگ است و توپ یی طرح دگر در فکند نقش دگر زد بکار معنی آن درد و غم صورت آن اضطرار بسته ز هر سو نگر بر همه راه فرار شاخه خرم نماند گشت خزان تو بهار آتش کین شعله ور گاز حد در بخار گر تو بگوئی که این باز چه بیدادی است طرفه جوابی دهند کز پی آزادی است از جنگ ۱۹۱۴ به عنوان جدید برای اجرای اغراض قدیم روی کار آمد در روسیه بلشویکی در ایتالیا فاشیسم در آلمان نازی و مشغول بازی شدند هر سه ملک در حدود خود قوت گرفت عباراتناشتى وحسنك واحد آلمان کامرون را میخواهد که در جنگ پیش از نصرف او در آوردند مردمش در افزایشند میدان نشو و نما ندارند، تجهیزات زیاد میکند، در مقدمه دست به بعضی قطعات اتریش و چك
اسلواکی نهاد، لهستان را با روسیه تقسیم کرد که دالان دانزیك را منصرف شود و آن ظلم را