پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۴۲۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات ۴۱۳ انداختم ، نوبتی ادیب السلطنه گفت کمتر بدریان گفتم حس کرده ام که نباید بیایم گفت من جی نگر دمام گفتم من حس کرده ام میانی خیلی فکر کردم که چه موجب بوده است؟ صحبت کلاه توسط از رهنما با احتیاط از توسطهای دیگر چه طرز صحبت من قسمی بود که شاه را میر بود باز صحبت ملامت از رقص و فحشاء یا آنکه بمن سفارش فرموده بودند به انجمنی که در حمایت جامعه تشکیل میشد بروم و من اساس و خصوصاً بجامه به ای که محتاج بحمایت ما باشد معتقد نبودم و نرفتم جائی که عقاب پر بریزد ازينة لأخرى چه خیزد اصولا تجربیات و علاقه به پندیات دیرینه کینه پرستی بود و تقلید صرف از اصول بولواری خلاف مصلك من . در ختنه سوران ولیعهد شاه شامی به وزراه داده بودند و در آن موقع من عرض کرده بودم انشاء الله بلو عروسی را خواهیم خورد با حافظه سرشاری که دارند گفتم شاید آن صحبت را بخاطر : اورند، در ایام عروسی شرحی بدفتر مخصوص نوشتم و وقت شرفیایی خواستم جواب آمد که فرصت شاه کم است اگر مطلبی باشد بنویسم نوشتم در موقع استعفا یگانه استدعای من اجازه گاهی شرفیابی بود و در موقعی که تقاعد من از مجلس گذشت نوید مراحم دیگر هم فرموده بودند مدتی است از سعادت شرفیابی محروم است و از مراحم دیگر مهجور، خواستم عرض کنم اگر گناهی رفته است قلم عفو بیر آن بکشند، جواب نیامد. در یکی از شبهای جشن عروسی شکوه الملك گفت عريضة شما را بعرض رساندم فرمودند شما بگویم آموده باشید چیزی نیست بنده هم آسوده بودم آسوده تر شدم. البأس أحدى الراحتين، در مجالس جشن ، شاه برای اواخر شب ( سوية ) بمجلس تشريف میآوردند و من تا آنوفت نمیماندم. قائم مقام الملك ظاهراً شبي اسمي از من برده بود فرموده بودند ندیدم جم برای تمهید مقدمات در ۱۴ خرداد عازم مصر شد. پنجم اسفند ولي عهد عروسی ولیعهد باتفاق اسفندیاری رئیس مجلس، کاظمی وزیر خارجه، سفير مصر و جمعی کشوری و لشکری از راه عراق و سوریه بقاهره تشریف بردند، در کاخ ضیافه نزول اجلال فرمودند، روز ۲۴ اسفند که مولود پهلوی است رسم عقبه بعمل آمد، پس از برگذار شدن ضيافتها منجمله اطعام شش هزار نفر از اهالی بخرج حکومت مصر روز ۱۳ فروردین وليعهد باتفاق ملكة نازلى والدة فاروق و فوزیه عروس پهلوی و شاهزاده خانمها فائزه و فائقه خواهرهای عروس از راه دریا پاکشتی مخصوص ( محمد علی) عازم بندر ماهور شدند. ملکه پهلوی و شاهدخت ها در بندر شاهپور میهمانان محترم را استقبال کردند ۲۴ فروردین ۱۳۱۸ مسافرین وارد بندر شدند یکشنبه ۲۶ به ایستگاه تهران نزول اجلال فرمودند. اعلی حضرت پهلوی در عمارت ایستگاه میهمانان را بملاطفت پذیر اندند . در رقعه دعوت چایی با مرکب اکلیل برای شب ۳ اردیبهشت تصریح شده بود که لباس خانمها باید برنگ سفید و دکلته باشد بی آستین در شب اول اردیبهشت برنگ بازو با آستین فیدشده بود. من بنده از آن استفاده نکردم چه میبایست فراك يوشيد . F ا در دوره نهم تقنينيه استدعا کرده بودم فرزندی نصر الله نمایندگی داشته باشد لطف شاه بقدری بود که مأمور مخصوص از وزارت داخله بمحلات رفت و آن امر را انجام داد قسمت به فتح الله آن تقاضا را کردم و پذیرفته اند. پس از قوت ناکام مناسب این بود که روز ۱۴ حرکت میفرمودند اگر چه پدرم به ۱۳ معتقد نبود و میفرمودند. که سیزده عیدی بدرب خانه رفتم مورد محبت ناصرالدین شاه واقع شدم و قیه ای بمن لطف شد که آن

قبه حال در ضبط من است .