Pit خاطرات و خطرات اجتماع سياسيون در محلی سابقه بسیار دارد میبایست ما این مرحله را هم پیمان سعد آباد گذرانده باشیم وزرای خارجه ترکیه افغانستان و ایران در سعد آباد ۹ مهر ۱۳۱۴ جله ای تشکیل دادند و پیمانی در اتحاد به دولت منعقد شد، وحدت نظر در سیاست عمومی و حمایت متقابله، البته اینگونه معاهدات چشم رقیب را میگشاید و غالباً دیر نمی باید ظن غالب این است که این اجتماع از صحبت پهلوی و غازی ریشه بسته باشد، نمیدانم منافع خیالیش بیشتر است یا مضرات فعلی یا آنکه تحویون چنین کردند ما هم جنین میکنیم شاه در نطق خود در مجلس یازدهم گفت پیمان سعد آباد در مشرق بی سابقه بود و در این هنگام که امور عالم مشوش است مدد بزرگ به بقای صلح خواهد بود موقع امتحان هم بزودی بدست آمد اینگونه پیمان در مشرق تظاهر هشت است در مقابل سندان ، پیمانهای خیلی قوی تر نتیجه نداد در میدان سیاست امروزه و آن ذره که در حساب نایسمائیم و بهتر که بقول سعدی رفتار کنیم سعدی افتاده ای است آزاده کس نباید بجنگ افتاده در توکیو سفیر انگلیس به اتابک گفت روزی که عهد صلح و جنگ بین انگلیس و ژ این امضا شد در لندن تظاهر کردند و در توکیو برونیاوردند و ما در اثر پیمان بی اساس رجز خوانی کردیم. متانت حکومت دو هزار ساله بر حکومت هفتصد ساله خرید تا چه رسد بحکومت ده ساله . رهندا، تجدد برادرش بهرامی رئیس اسبق دفتر مخصوص و دشتی توسط از رهنما و رفقا بعللی که نمیدانم توقیف بودند، با رهنما خصوصیتی داشتم چند ماههم معاون من بود، روزی بخیال من رسید توسطی بکنم، در شرفیابی عرض کردم روی سیاه و موی سفید تکلیفی میآورد و اشخاص بی انتظاری نیستند رهنما و دشتی و بهرامی اگر تفسیرشان قابل عفو است استدعای عفو دارند. بعادتی که شاه دارد و راه میرود در رفتند و برگشتند و دو مرتبه این رفت و آمد واقع شد آخر فرمودند آنها را بخشیدم خیابانی که بود بروند بولایت خودشان و منظور رهنما و تجدید بود که توطناً ،عراقیند بهرامی و دشتی هم بناشد از تهران بروند، عرض کردم اجازه هست امر ملوکانه را بنظمیه ابلاغ کنم ؟ فرمودند بلی ابلاغ کردم ر امر رسمی هم مادر شد. رهنما وتجدد بعراق رفتند بهرامی و دشتی به بروجرد و بهبهان در مورد بهرامی فرمودند نمیکشمش در ۲۸ خرداد با شهریور ۱۳۱۴ رهنما از بغداد شرحی در تشکر و من نوشت ومنهم از زبان خودم امتنان دارم که همیشه بخیر گردیده است. متأسفانه همه وقت گفتن مصلحت منجر بعافیت نمیشود ، هفته ای پس از محرومیت از ملاقات امر به ترک چادر دانشکده که در اراضی من بیرون دروازه دولت ساخته شده است دعوت شدم، ادیب السلطنه که حال رئیس دربار است ، حکمت وزیر معارف ، تربیت از نمایندگان مجلس و بعضی دیگر بودند. معلوم شد وزارت معارف قطعه دیگری از اراضی مرا طالب است و مقصود تخفیف قیمت است در این موقع ادیب السلطنه قدری پنبه دار بکار برد و از سوابق خانواده به معارف محبت شد منهم که اصلا در معامله سختی ندارم تقاضا رضا دادم، البته در این روزها صحبت از کشف حجاب که نقل مجالی است در میان می آید گفتم چادر عادنی بود خوب یا بد ترکش بجائی بر نمیخورد و خانمها در تابستان بیشکایت نبودند و ترکش عادت خواهد شد اما شب تا صبح در قهوه خانه رقصیدن رفع حجاب نیست رفع حجب است و من امروز عصر که شرفیاب خواهم شد بعرض میرسانم عصر رفتم گفته شد شاه سوار شده اند در حرکت بسرزمین اديب السلطنه سمیعی بین اشاره ای کرده بود که این حرفها را چرا میزنی و من تصور نمیکردم که رقص هم جزء پرگرام است پس از آن تاریخ مکرر بنر بار رفتم و ملاقات میسر نشد کوتاه
1 دول آسیا دو هزار سال است تاریخ تمدن دارند اروپای شمالی هفتصد سال.