پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۴۲۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات عقد صورت را بزیر پستان و روی ناف رساندند کفین را به بالای بازو و زیر بغل و ساق پارا تا کفل جای شکرش باقی است که سر تا پا برهنه در کوچه آمدن را در پاریس و برلن پلیس منع کرده بود و الا در حرارت تقلید بانوان ما مستعد تقلید بودند و آنچه در پرده دانستند مینمودند اگر چه برنگ لباسهای تنگ اينك هم پیداست معاشرتها امروز مخل آسایش مصر اقتصاد و مخرب اخلاق است و داعی بفحهای عمومی كاين منم طاوس علیین شده در خراسان بر سر بی حجابی دوغایی شد که به تحصن در اطراف بقعه متبرکه کشید و از استعمال حربه آتشین مضایقه نشد جمعی مقتول شدند اسدی متولی باشی بر سر آن کار در دار رفت و فروغی که رئیس الوزراء و با او منسوب بود شاید در نتیجه توسطی معزول شد ۱۳ آذر ۱۳۹۴ جم بجای او آمد. معروف شد در قضایا به پسرش نوشته است . در کف شیر نر خونخواره ای و بدست آمده است. شاه نعمت الله در قصیده ای گوید در سال غریس هر که باشد بیند غیر تسلیم و رضا کو چاره ای ملك و ملك و ملت و دین برگردد غريم بحساب ابجد ۱۳۰۰ است و بسنوات شعی با این دوره راست می آید ملک سیاست است ملك باد شاه برگشتن دین ممنوع شدن از تقوی و زوال ملیت به تغییر کلاه که من تشبه بقوم فهومنهم داروین گفت حیوانات حس قباحت ندارند و الانسان حیوان ناطق . ۱۵ بهمن شاه برای بازدید عمارت جراحی و نهادن سنگ بنای دانشکده سنگ بنای پزشکی که در اراضی جلاله بنا میشود تشریف بردند وزراء و امراء دانشکده پزشکی حاضر شدند ندى الورود شاه از منظره عمارت جراحی که ساده و برنگی سیمان بود خوشتان نیامد در مذمت آن تغیر فرموند جوانها پرت شد حشت طلائي تدارک شده بود در همان حال تغیر گرفتند در حالی که کنده شده بود نهادند مچکی چیزی نگفت من عدام خیلی خنك شد نزدیک رفتم شاه با اینکه آهنگ حرکت کرده بود مکت کرد گفتم یک کلنگ در جنوب بزمین زدند آبادی بیکر کشور بود این خشت در شمال شهر آبادی روح کشور است. قصد من راه اهن بود در جنوب و اساس صحت در شمال و کمینه در مجال شد. ۷ادی روز ورود بصحنه تمدن است عرصه مملکت را آوازه تمدن و ترقی ۱۷ دی ۱۳۱۴ توقیع تمدن در اگرفته است . مروره که میبینم خانمها در نتیجه معرفت بوضعیت خود آشنایی یافته اند. نطق اعلیحضرت نصف قوای مملکت بیکار بود و بحساب نیامد اينك داخل جماعت شده است . در هیچ جای دنیا زن به در ایران کار نمیکرد و نمیکند در شهرها و فراء زن علاوه بر کار داری بزرگترین کمک را باقتصاد مملکت میکند قالی گلیم جاجیم غالب از زیر دست زن بیرون ، صفحه ۴۰۶ خان میاید یا دختر. همه حرف در تهران است در تهران هم زنهای خانه دار و کدبانو در فرصت خیاطی ، گلدوزی و بافندگی میکنند سوای شوهرداری و تربیت اطفال اگر تمدن امروز صحنه سینما تاثر قهوه خانه گردش لاله زار و اسلامبول فرصت بدهد. خانه داری در جماعت اهم کارها است از معدودی هرزه گرد و لاابالی که بگذریم

۱ - با آنکه مشغول خانه داری بودند بعرصه ولنگاری قدم نهادند