پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۴۱۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات ۲۰۵ گوهری کاندر سخن فردوسی طوسی نشاند تا نینداری که کس از جمله اني نشاند هدایت جدایی اول از بالای کرسی بر زمین آمد سخن اردگر دارش به بالا برد و بر کرسی نشاند وزارت فرهنگ مدالی بیادگار آن جشن سکه کرد و منتشر نمود یکی هم بمن رسید گزارش جشنها و خطابه ها و مقالات تاریخی که در این موقع ایراد شده بود در دی ماه ۱۳۱۳ بطبع در آمد در مراجعت شاه فرمودند هدایت خوب از عهده برآمد و مقصودشان مصطفی قلی کمال هدایت بود اخوی زاده گفتم او سالها رئيس تشریفات وزارت خارجه بود در پذیرائی خارجه ورزش دارد اتحاد بين المجالس با مجلس المجالس دست و پای بیهوده ایست برای فریب اتحاد بین المجالس ورزش کاران گود زورخانه سیاست و همه ملتفتند، در موقع انعقاد عهدنامه حکمیت بین آمریکای شمالی (متخابه) و فرانسه و انگلیس در پاریس عنوان یافت، برای تأمین صلح عمومی ایجاد شد (۱۸۸۸) در سال بعد اولین بار کنفرانس مزبور در پاریس با حضور ۹۶ نفر نمایندگان مجالس ممالك اروبا وامريكا تشکیل شد، در ۱۹۳۱ در سوئد جمع شدند در سمت جنگ تعطیل شد و قصد اساس تأمین صلح بود در دوره هفتم تقنینیه (۱۳۰۹) مجلس ایران عضویت آن مجلس را قبول کرد ما هم هستیم در مجمع ۱۳۱۳ که در اسلامبول تشکیل میشد شرکت کردیم نشستند و گفتند و برخاستند تا گریه ميوميوكن در يك مهم است و قاطر لگد زن دريك مهم، صلح برقرار نخواهد شد و جوامع سر بی صاحب میتراشند مجالی نشاط لولیدن مرد و زن در بساط انبساط میآورد و نفی را انتعاش رفع حجب باحجاب میدهد لیکن شب شراب نیرزد به بامداد ،خمار معروف است جوجه را سوغات آنکارا آخر پاییز میشمرند فکر نشبه به اروپایی از آنجا بر پهلوی آمد، صورت پلی آراسته است و بیشتر معایب که امروز گریبانگیر مثل است. از طرز زندگی برخاسته، در شرق فقط زنها در چادر نبودند زندگی اعیانی تا درجه ای در پرده بود تجملات در برزن و بازار ظهور نداشت و کمتر تحريك به رشك و رقابت میکرد کمال پاشا اگر سرباز خوبی بود و پیشرفتی کرد بیشتر در اثر اصطكاك سياسات بود تقلید اروپائی بصورت خوش مینماید بمعنی دشوار است و معنی بکثر تقلید بولوار دافرین است تأسی به لابراتوار کار مرد ادیب، ترقی اروپا در افزار سازی است نه در اسکی و فوتبال بازی ته بلی: پوشیدن رو طبیعی نیست حتی پوشیدن لباس طبیعی نیست تمدن آورده است چه بسیار مردم امروز هم برهنه میگردند آنها را وحشی میخوانیم. زنهای ما به نیمه راه وحشت ترسیل شد. چادر و چاقچور و روبند شرعی نبود حجابی که در شرع وارد است خود داری از تظاهر و جلب نظر است، در مکه و مدینه روبند نیست نصف صورت باز است با جامه بلندها و چادر پرده ای بود بر مرصد عیب یان چادر و مشکو رسم ایرانیان بود و از آنجا ریشه داشت در شاهنامه در سه جا ذکر چادر شده است یکی در رفتن گردیه به ایوان بهرام چوبین یکی در ملاقات شیرین و شیرویه و باز در تکلیف کاوس به سیاوش که به مشکو برود که سبب هلاکت اوشد حفاظ فخر نجبا بوده است و ما مدعی تجدید دوره پهلوانی هستیم. در تخت جمشید یا نقشهای بیستون صورت زن نیست منيره منم دخت افراسیاب برهنه ندیده تنم آفتاب در چین تا چهل سال قبل که مسافرتی اتفاق افتاد زن در معابر دیده نشد مگر در محقه یا پرده اندرونی و بیرونی داشتند بشر در هر کار افراط و تفریط دارد کل شیئی جاوز حده انعکس الى ضده.

قرنی است که زمزمه بی حجابی ساری است در شماره ۳۰۰ از سال سی و ششم حبل المتین