F.t خاطرات و خطرات شب فکر میکردم متاسفانه بکجا بر میخورد خاطرم آمد که در اوایل روزی بشاه گفته بودم که متاسفانه قوه و قدرت بعضی کارها برای من نمانده است فرموده بودند ما از شما صمیمیت می خواهیم دیدم جواب را درست داده ام از همان ساعت که بمنزل أمده شروع به نوشتن هیئتی کردم از زمین منصرف و بآسمان مشغول دوره های سخت بر من گذشت بحمد الله همه با حسن عاقبت. حسنعلی خان وزیری شاگرد کمال الملک از نقاشان نمره اول است در منزل من بود صحبت کردیم شام خوردیم من به اطاق خودم بکتابخانه آمدم و کتب بیشترا جمع آوری کردم صبح با تفاق بشهر رفتیم گفتم میروم نوشتجات شخصی را بیاورم و گوشه دروس مشغول فکر خودم باشم گفت دیشب چیزی نگفتید گفتم چه میگفتم راحت شدم و برای خودم زندگی میکنم و مسئولیتی ندارم تابستان را حسنعلی خان در دروس با من بود گفت روزی نشسته بودید و کتابی در دست داشتید مطالعه میکردید وضعیتی خوش بود در نظر گرفتم بآن پر شکل شما را بسازم بوضعی که خواست مرا نشاند کتابی در دست گرفتم و مشغول مطالعه شدم در آن حال شکل مرا کشید هرکس می بیند تمجید میکند. یکدر تصویر هم از دورنمای استخر و عمارت ساده درون کشیده است که یادگار آن اوقات است اراده رفتن به آمریکا داشت مقدماتش را من فراهم کرده بودم و بمقصود خود رسید پس از مراجعت در گلاب دره انزوا اختیار کرده است و در وزارت فرهنگ مشغولیاتی در رشته خود دارد من گاهی از او یاد میکنم و او از من یاد نمیکند البته گلاب دره کجا و دروس کجا ، به یادگارهای او در دروس خوشم از ۱۳۱۲ قمری که وارد خاوت ناصرالدین شاه شدم تا ۲۱ شهریور ۱۳۱۲ شمسی با خدمات قلی در دارالفنون پنجاه و سه سال مشغول خدمات مملکت بودم و سابقه خدمت قانونی طبق مقررات این دوره نداشتم یا بواسطه غفلت تدارك نشده بود مشاغل من در این دوره وزارت بود و ایالت که بحساب رتبه نمی آید داور را خواستم گفتم رفیق هر معاش من لنگه است چهار هزار تومان هم قرض دارم گفت گمان میکردم پس اندازی داشته باشید گفتم اگر حقوق رئيس الوزراء زيادتر است تکالیفی هم دارد والا رئيس الوزراء نه بیشتر میخورد نه میپوشد دویست و پنجاه تومان از مقرری مرا مرتباً به شاگرد مدرسه و بعضى مستحقین میرسانند مسافر و زایر و اعانه بکنار و بعضی را داور میدانست. صورتی از خدمات خودم نزد رئيس الوزراء فرستادم فروغی از اول همراه بود در ریاست مدرسة علمية من موت معلمی داشت همان صورت را داور مصدر قرار داده برباية حقوق تميز ماهي سیصد و نود و هشت تومان تقاعد از برای من در مجلس تصویب شد . از وزرایی که در این دوره بر کار خود سوار بودند و جدی عمل کردند تقی زاده بود و داور که رعایت قانون وحسن جریان اداره را با حسن وجه میکردند. در دوره پهلوی هیچکی اختیار نداشت تمام امور میبایست بعرض برسد و بآنچه فرمایش میرود رفتار کنند و تا درجه ای اختیار نباشد مسئولیت معنی ندارد برنامه و دستور برف انبار شده است و بسیار اتفاق میافتد که تعقیب دستور بسیار افکار را میکشد کارمندان باینکه کار را بدستور موافقت داده اند قانع میشوند و رجال صاحب اراده پیدا نمیشود. تا محمدخان درگاهی رئیس نظمیه بود رابرت یومیه برای من میفرستاد و جواب میدادم گفت دستورات شما غالب موافق دستور دربار بود. پس از وی کوپال هم را پرت پومیه برای وقتی من می فرستاد بعد از او موقوف شد مسئولین باید از امور بی خبر باشند. یکی از مسائلی که من به پهلوی خاطرنشان کردم این بود که عمال دولت در مسئولیت خود اختیار ندارند مسئولیت بی حدی اختیار معنی ندارد و بسیار امور است که پیش بینی آن مقدور نیست باید مأمور با مسئولیت صحت و مصلحت اختیار عمل برای خود داشته باشد تصدیق مانندی فرمودند
لیکن ترتیب اثری دیده نشد.