پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۳۷۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات آلمان و ايتاليا نقل مجالی است، سوه تدبیر قوام به تشویق مدرس در فکر سردار سوء ظن نسبت به شاه تولید نموده، احمد شاه هم مزاجاً عليل و عنایتش بامور قليل هردم راه فرنگ پیش میگیرد و سر خویش اکثریت سنگین می آید دو دستگی ظاهر قائدان طرفین ما هم غوغا بر پا است ، شب آبستن است به شاه تولید نمود ان تغییر مر از هر جهت فراهم جماعتی نغمه جمهوری می نوازند که بگوش تا چه زاید سحر در اصل سبب انحطاط است اختلال امنیت تششت آزاد امنیت بحمد الله فراهم است از چندین سال به این طرف توسل بخارجه جسته میشود اگر خلاصه بیانیه چاره نشود قومیت جامعه دچار ارتعاش خواهد بود. ملل متمدن تن باین رئيس الوزراء مذات نمی دهند که توسل به غیر خودشان بجویند. ایرانی باید قائم بالذات ۲۱ عقرب ۱۳۰۲ باشد مستقل الفكر و مستقيم الاراده، شرافت ملی خود را بالاتر از آن بشمارد که ننگ تشبثات آلوده کنند اشخاص متانت ملی را از دست داده توسل بعبادی خارجی را وسیله ارتزاق و پیشرفت مقاصد قرار داده اند. بلاشبهه باید به اموری که افتای ملیت و قومیت را تهدید میکند خاتمه داده شود در حفظ روابط حسنه بادول كاملة الوداد تأکید میشود . بیانیه اساسی است تا چه درجه از گفتار به رفتار آید در موقع تذکار خواهم داد در سفر دوم که من از بولن به تبریز آمدم محترمین و متمکنین شهر در اطراف تولد خانه روی منازل کرایه کرده بودند و زیست جسته، غوغای آزادیخواه و مستید یا نزاع بر سر عبا بر پا بود از من هم چون وقتی ریاست یکمیته دموکرات میکردم اندیشناک بودند غافل از اینکه آزادی را برای برون مبا یا قبایی نمیکردم عدل و خبر عامه را میخواستم در هر موقع قدر شربت را باقتضای مزاح مملکت نگاه می داشتم عدایه دایر کردم و سپردم در عدلیه از آزادی و استبداد سخن فرود حق و عدل معتبر شمرده شود اندك اندك بستيان عمل را بصحت تلقی کرده به منازل خود دعوت کردند و آرامی در شهر حاصل شد . من یلی ! تشبت به اجنبي أقبح اعمال است و خلاف شرع و عرف الذين يتخذون الكافرين اولياء من دون الله ايثنون عندهم العزة فان العزة الله جميعاً ۱ آنانکه کافران را دوست گرفتند نه خدا را آیا میجویند عزت را نزد ایشان همانا عزت کلا خدایر است. چه خوش بخت می بودیم ما اگر اصول و فروغ قرآن عمل میکردیم افسوس که خود خواهان و خود پرستان به انگشت اغراض افکار را ناهموار کردند و آسوده را گرفتار سابق صرف بقوت شمشیر بریاستی میرسیدند حال مقدمه آشوبی فراهم میکنند و آب را بگل می آلایند تا صید مقصود كنند اتما الاختلاف في الشبكات امر که گذشت آبها بکرد اول است. مر کی بمنظوری سنگ جمهوری سینه میزند صبر السلطنه در صحن مجلس ارجوزة جمهوری میخواند و آن رژیم را راه نجات می شمارد، انجمن معارف در منزل ممتاز الملك فلسفة جمهوری قالب میریزند، عارف در کرانه هتل نغمه دلنواز جمهوری مینوازد و آن رژیم را عقده گشا بنوا می اندازد حتی زنها به غمزات دار یا از آزادی میلانند و گیس جمهوری می بافند به توان موسولینی اسلام يا رئيس الوزرای ایران از بمبئی مقاله میرسد جمعی با جامعه سرخ خون بديدة خلق می کنند. جمهوری ترکیه از بین رفتن خانواده سلطنت در ترکیه آلمان و اطریش بریش گرفته میشود غافل از مقدمات و نتیجه كه اينك روی کره مشهود است، در این میانه عشقی که نغمه مخالف میرود در نتیجه ترکیب بند دریغ از راه دور و رنج بسیار در منزل خود مقتول شد. محمد فراش اخوی قاتل را با کارد خونین دستگیر کرد در نظمیه که همچنان بتصرف وزارت جنگ آمده و عذر وستداهل خواسته شده بود توقیف شد که خلاف وظیفه کرده ای تراجه نگرفتن قاتل در رسیدن مقصد مقدس

ا - سوره نساء آیه ۱۳۸