۳۵۲ خاطرات و خطرات مراجعت از آذربایجان من از سردار دیدن نکردم چراغعلی خان را فرستاد گفتم منزل من سر راه سردار است به قصر ممکن بود سر راه کارتی فرستاده باشد حال که مایلند خدمتشان خواهم رسید رفتم و بازدید آمدند شنیدم از وضع منزل من تعجب کرده بودند. دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال بی تکاف بشنو دولت درویشان است معتمد التجار وکیل آذربایجان در ۱۲ میزان ۱۳۰۱ حکومت نظامی و مداخله در مالی را عنوان کرده گفت دشمنان آزادی بزور نقشه خودشانرا تنطق معتمد النجار توسعه میدهند روزی میرسد که مشروطیت بر باد خواهد رفت .. افران در وزارت جنگ جمع شدند وزیر جنگ اظهار داشت حالا که استعفا و تظاهر وزیر نظام تشکیلاتی حاصل کرده و خدماتی به ظهور رسانیده اجانب بزبان مخالفین اعتراضات میکنند، بحضور اعليحضرت استعفای خودم را خواهم جنگ ۱۵ میزان گفت، آواز افسران بلند شد، خیر، هرگز ،کجا ممکن نیست ، ما از شما دست بردار نیستیم جلسه ای هم از اهل منبر ترتیب بافت و صحبتها اعاده شد حکومت نظامی برداشته شد اعتشان در شهر بالا گرفت از اطراف به مجلس و ولیعهد در رد استمه ای وزیر جنگ بجاپ زد که کناره گیری وزیر جنگ به یاد رفتن ایران است ولید با حضور قوام به وزیر ۱۵ میزان ۱۳۰۱ دستجات نظامی از سوار و پیاده و توپخانه از درب مجلس عبور کردند یا برای اینکه مجلس ثمرة خدمات سردار را ببیند یا برای آنکههان خبردار وزیر جنگ در ۲۴ میزان ۱۳۰۱ در پشت تریبون مجلس گفت یکی از تلگراف رسید زبان آزاد فوق بحت کردند به محلی برود و بقوانين تمکین نماید روز نمایندگان اظهاراتی کرده است. آنچه شخصی است صرف نظر میکنم نطق وزیر جنگ آنچه راجع به موم است حکومت نظامی عنقریب ملفی میشود. مداخله وزارت جنگ در مالیه از امروز موقوف است. استاندارد اویل پیشنهادی داده بود. سینکلر شرایط بهتر پیش آورد. فتفته میان نمایندگان و روزنامه نویسان افتاد ، همه از نمد کلاه می - امتیاز نفت خواهند بین شرایط این و آن جمع کرده و به مجلس آوردند (قوس) تصویب رسید. فریاد مسکو بلند شد که در جوار روسیه بدون موافقت روسیه اجرای امتیاز نفت صورت پذیر نیست. قوام در مجلس اظهار داشت کمپانی یکصد هزار مهم کمیسیون داده است تقدیم مجلس می شود اوچه ها آویزان شد روغن ریخته نذر امامزاده). بواسطه دعوت پادشاه اسیانی حرکت شاه بتأخیر افتاد، خبر حرکت بطرف ایران که رسید وزیر جنگ به بوشهر رفت ، ۲۵ قوس موكب مراجعت احمد شاه همایون وارد تهران شد. گفته شد که در راه وزیر جنگ بهاری شوفر می نشسته، من دیرتر شرفیاب شدم، سیب پرسیدند، عرض کردم حالا هم برای تبريك آمده ام فرمودند چه تبریکی ؟ عرض کردم شنیده ام اراده فرموده اید به کارها توجه بیشتر بفرمائید . در ا میگویند روزنامه رکن چهارم مشروطیت است. آنچه دیدیم رکن اول انتشار اغراض است و بیخ مصلحت را مقراض دو روئی میکند. سه ضربه میزند، اگر مصلحتی بگویند چون با غرض آمیخته است بر مرض میافزاید، این را هم باید گفت رفتار زمامداران شتر گاو پلنگ است لابد تلون افکار میآورد و قليل من عبادي الشكور . روزنامه جای منیر را گرفته است، بر منبر از وظایف و اخلاق صحت میشد ، روزنامه وارد اغراض و تخصیات میشود، یکی از عمال مهم صلح و حفظ اخلاق و نشر وظائف روزنامه یا
تقوی است به تمام معنی مزل وجد امروز در هم رفته است.