خاطرات و خطرات ٣١٧ ارمنستان به عالی فایو حرکت شبکیه در راه از کردند با دوازده سوار نیزه بلست از هر در میگفتند رسیدم درب نظمیه صاحب منصبان جمع خانه ها بیرون می آمدند ما شاء الله و ساق | آمدند ما شاء الله و ساق بودند از آنها دلجوئی شد چه گفته میشد که ژاندارم و نظمیه با خیابانیند و نبودند موافقت صوری بوده است 1 اداره نظمیه وصل به عالی قاپو است. در عالی فایر هیچکی دیده نشد، چهار انگشت خاله روی فرشها است. پرده ها را کنده اند. فرصت نکرده اند ببرند، صدای تیر که شب بلند شده بود ناظم الدواء گفته بود و او پلا که شش ماه این صدا از گوش ما بیرون نخواهد رفت من خودم هم تصور نمیکردم کار باین خفت باشد. معلوم نیست چه غفلتی خیابانی را گرفته بود حب الششر يعمى ويعم ثقة الاسلام به خیابانی گفته بود چه میکنی نمیبینی در همسایگی چه خبر است ؟ گفته بود میخواهم همرنگ بشویم که آهنگ ما نکنند زهی اشتباه که اصل مقصود عبا است. بهر رنگ که باشد به منزل ساعد السلطنه تلفن کردم که اصحاب بایند غیر از ساعد السلطنه و منتظم کسی نمود اول کسی که آمد بهاء السلطان بود که بعد از من شهر آمده است گفتم نرو خیابانی را پیدا کن بگو من باز حاضرم با شما کار نکنم میل دارید بیائید پیش من، میل ندارید در خانه باشید و در را باز بگذارید گفت بنویس نوشتم رفت نزديك ظهر آمد که خیابانی را نج و خانه او را اهل محل تا در و پنجره چاییده بودند گفتم از سعی کن نوشته مربا به خیابانی برسان موفق نشد. در عدم تعرض به خیابانی سفارش و تأکید کرده بودم اگر مردم خودشان خیابانی را از شهر میرون کردند و اشرار دور او را بجای خود نشاندند برای حفظ اصول بودو خیابانی در انتظار آن که حکومتی بیابد و اصلاح مخابرات دون ؟ مفاست واقع نرور بازي شود . چه فرق است بین سید عبدالحسین لارى يا خياباني ما ميرزاكوجك که خود می مملکت را از مرکز مجزی میخواهند، چرا باید پهلوان آزادی فرار کند و در زیر زمین خانه پنهان شود . که مکرر در مکرر گفته بودم که با هم کار کنیم اگر منظور نت دیار تمبر آزادی ستانکه باستعمال نکشید اصلاح امور بود قزاق شهر را نظامی کرد و مراقب است اجتماعی در نقطه ای نشود غالب قزاقها اهل تبریزند و در خانه ها لباس قراقي تمير لار که استعمال هم شد پیدا میشود متفرقه در لباس قراقی بخانه ها میرفتند و مزاحم بودند دسته ای قزاق مأمور بازار شدند دو ساعتی گذشت از منزل سيد المحققين و ناظم الدوله تلفن کردند که جماعتی برای جیاول ازدحام کردند فراق و سقایم منازل آنها را حفظ کردند. امیرخیز مرکز دور است زحمتی به امبر خیزی وارد آمد. در نتیجه نطقها و بدگونیها به شاه قراق که شاه پرست تربیت شده است عداوت مخصوص با قیمی ها دارند اهالی هم از نظر مذهبی، حقیقت معلوم نشد این مرد جه میخواست و با کدام اسباب این تصمیم بی معنی را گرفته بود. -1- جنون انواع دارد در اخبار خارجه خوانده شد که محسن نامی از اجزای شاه سابق در باريس از خبر جینی گذران میکرده واسطه انتهای موضوع و خالی ماندن کیه محبوبه اش از او
بیزاری میجوید دو ساعت بعداز ظهر باتفاق هم به پاری سن ژرمن میروند بر تختی می نشینند کارشان به سم