پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۳۲۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

٣١١ خاطرات و خطرات شد. این مثانت رای شاه سبب بوده است که دولت فرانسه در مراجعت شاه بیاریس با اینکه تا شناس تشریف فرما شده بودند تجلیل فوق العاده نمود. روزنامه تان در آن موقع نوشت پادشاه ایران مملکت خودش را به چند فلس فروخت با آنچه شنیدیم و پذیرایی فرانسه وفق نمیدهد مگر اینکه نصرت الدوله و ناصر الملك عبارانی در نطق شاه گنجانده باشند که در ترجمه بانگلیسی مفهوم قبول را رسانده باشد، در تهران هم شهرت دادند البته خبر خبر رویتر بود. رفتار انگلیس را با احمد شاه مؤید قول ناصر الملك ودليل عدم امضای احمد شاه باید دانست. معلوم شد مجرد حضور شاه را در آن میهمانی حمل بر موافقت کرده اند، نصرت المدوله شد. ذو الرياستين، دموکرات خالص و وزیر دولتخواه آشوب رشت بالا میگیرد تبریز هم ریزه خوانی میکند، اهالی شهر هم به پیچ و بیچ افتاده اند، احمد شاه مراجعت کرد محبوبیت را اندکی باخته، وثوق الدولة طرف تنفر کنار رفت مشیر الدوله روی کار آمد مستوفي الممالك ومؤتمن الملك در این کابینه هستند. مستوفی الممالک وزیر مشاور است. که در این کابینه من وزیر مالیه بودم بر طبق قرار داد ۱۹۱۹ ژنرالدیکن کابینه مشیر الدوله از اردوی انگلیس برای نظام حاضر شده است آرمیتاژ اسمیت برای ۱۵ شوال ۳۸ ماليه در در نظام دست بکار زده است. برای متخصص مالی میرزا عیسی خان فترت مدیر بود دفتری تنظیم کردهاند فردای ورود من بماليه معهود است آرمیتاژ اسمیت بدفتر بیاید گفتم در دفتر را بستند و تصدیق دارم که آرمیتاز اسمت کارآگاه تر از شوستر بود یا از میلیسیو که بعد آمد کاش ما او را باختیار خودمان خواسته بودیم دخانیات را بمیرزا آقای نفتی سپرده بودند آنچه کرده بود بنفع خود و ضرر اداره، وی از خوچیهای نمره اول است او را کنار کردم تبعید در این دور وجهه ملی باشخاص میدهد میرزا آقای نفتی را عين الدوله يكلات تبعيد کرده بود و قبلا ارفع الدوله از اسلامبول، به تبریز آمده آزادی را در آتشه بقلم رفت بوكالت انتخابش کردند پس از منازعه میرزا جعفر زنجانی که از طرف کمیته اجتماعيون عاميون به خوی آمده مردم را بجنگ با اقبال السلطنه بر انگیخته جمعی را بکشتن داده بود (۴) شمیان) . برای اصلاح بخوی رفته بود چون آب از آسیا افتاده بود متوجه ماکو میشود و از اقبال السلطنه و خوی مزدشت میگیرد در تهران هم چندی نقشش گرفته بود و در عنوان آزادیخواهی خدمت به جیب خود میکرد خاندا که از شیراز میشناختم امین و صدیق بجا آورده بودم بجای او گذاردم در مالیه رسم بود امین مالیه بهرجا میفرستادند مفتش همراه او را بانتخاب خودش تعیین میکردند و در بوستان خوانده ایم دو همکار دیرینه هم قلم چه دانی که دمساز گردند و یار نباید فرستاد یکجا بهم یکی در دگردد یکی پرده دار در چین شنیده بودم که از مؤسسات کنمونه یکی اداره تفتیشی است مقتدر و نافل بر همه تشکیلات يتر جن خانان اخیر بلا وارث در میگذرد مقدم خوانین حرم او با تفاق یکی از امرا زنی را که آبستن بوده است و پسر می آورد خود و پسرش را تلف می کند و از اولاد آن امیر تازه مولودی را جا میزنند هیجده ساله میشود و نوبت تقلد میرسد چینی و ژاپنی عقیده ای نسبت باموات خود دارند در هر خانه تذکر گاهی برای رفتگان

خانه هست در دستگاه سلطنتی قصری.