T-A و لازمه اختلاف استطاعت و لیاقت و ما دو صف برشماریم . ينصف دانا، ناعی . زيرك . سخی، مخترع دلاور. مهربان و لیافته ای دیگر خاطرات و خطرات کاردان، فهيم ، غیور ، قانع ، صف دیگر جاهل : تنبل، میدید، لاابالی، بیمار، هرزه گرد ، بیکاره، دزد، چاقوکش بی غیرت، غدار و فاقد لاقت . بین این دو صف افتراق کلی است و عالمی از نو بباید ساخت و ز تو آدمی » وكل حزب بما لديهم فرهون بلی بین زرد و سیاه و سفید میشود ائتلاف ایجاد کرد و از صنف ثانی رعایت اگر قناعت در کار باشد و امروز بهانه نزاع همین افتراق اخلاق و استطاعات است و تقاضای فوق لیاقت بطوری که درکو از همه جا جمع شده اند و در اتحاد مسلك نواگرند .. سرود حاضرین در کو در خاتمه نمایش راه مستقیم وقتی گفته ام با اینهمه اختلاف صورت گر زرد و سیاه و گر سفیدند نسکو نگرید یکدگر را از يك گهرند خلق عالم پوستگی هم میل چون جمله برادرید باهم به انتشار اخلاق میشود از تحذیر کاست آیا محبس ما از بین خواهد رفت ؛ با پلیس لازم نخواهد بود ؟ مشکل دیگر آنکه از فیکرو عمل يك نفر هزار ها منتفع میشوند خودش چرا نشود و اگر نشود چرا بخود زحمت بدهد تقسیم کارها که لازمه تمدن است چگونه خواهد شد در جماعت ، عضار و کناس هر دو لازم است یکی بیای خود میرود یکی را باید دست گرفت ويدمارا به ید سفلی نماند. آیا همه کارگرها میتواند مدیر کارخانه باشند اگر بودند کارگر که خواهد بود از زینت و زخرف صرفنظر کنیم نصف کارگر بیکار خواهد ماند. البته زیر و بالاهای بی جهت را باید از من برد اسراف و نذیر را منع کرد قبل از همه باید تجهیزات جنگی را از میان برد در ناحق داره نظام است مقصد نبرد از مایه اینکه بمصرف تجهیزات میرسد چه اندازه بر بهبودی احوال می شود افزود. اگر حرص
جهانگیری از سر زمامداران ملل ایرون برود مجال برای تجهیزات اخلاقی بدست می آید