۲۹۰ خاطرات و خطرات هفته ای در شب بمنزل من بیاید و این مدت پنج سال طول کشید در نتیجه هفت دستگاه شایع را بنوت در آوردم و در اطراف آنها دقت ها کردم و کشفیات دارم. در نتیجه سوء استفاده موسیقی را در ادوار متمادی در همه جا لعب ولهو میپنداشتند و فن بازیگران میدانستند. اواخر بموسیقی مقامی دادند و نزد عقلا همواره مقام ثابت داشته است. سقراط در اواخر عمر بموسيقي توجه داشته است . بوعلی سینا درشان موسیقی گوید هذا العلم ابن المرء حکیمی که ورد زبانش بود که هذا امر ابن العلم بقول ملا برجستن و با کوفتن و چرخ زدن صاحب طبع سلیم باید رق بگذارد بین آوار مزامیر دارد و رنگ شیطان یا 1 از هر کیفیتی میشود استفاده خوب و بد کرد. در جای خود آنچه سزاوار این تحقیق است انگاشته ام در عین حال متوجه رنگهای سیاسی هم تم سیاست سازی است. ناكوك نغماتش بي نفرت انگین بسته نگارش دافکار زیر و بخش ناهموار بازی باشد سماع چیز دگر باشد تنافر بجایی رسید که فرمانفر ما هم استعفا داد ۷ اصفر ۳۴ روزی ملاقات فرمانفرما رفتم، برون پانچ خود خیمه ها برپاکرده است و تازه فارس است. دول همجوار دوست متفق که استقلال و تمامیت ایران را طالبند ه آب و تاب روی کاغد هم می آوردند امضای تعلیم ایران را به تقسیمی که کرده اند میخواهند یعنی سند بندگی و فرمانبرداری از فرمانفرما سبب استعما پرسیدم گفت من برای هر کاری حاضرم لیکن امضائی از من میخواستند که دیده نوم نایب السلطنه (عباس میرزا ( خوب نیست این امضاء را بکند در دلم گفتم باز هم خوب است که فرمانفرما از این امضاء استنکاف میکند چه در مواری برای هر اقدامی بمین حضرات حاضر بوده است. مرحوم منتظم الحکماء (مهدی صلحی) از جزئیات کار فارس اطلاع ندارم بكلى قطع مکاتبه کردم که سبی گرفتاری کی نشود چه من سیگار برگ عادت داشتم در تهران نبود بمیرزا باقرخان تلگراف کردم معدل سیگار و برای من میخرید از آن سیگار چند جنبه برای من بفرستید، شنیدم آن تلگراف را رمزی دانسته اند و مدتی مزاحم معرى اليه بوده اند. اهل شهر و ژاندارمها پس از من طرف میشوند خانه قوام الملک جاپیده میشود . نگلیس گرفتار، دواترش ناست وو سترف قنسول آلمان میافتد و آنچه مایه تأسف من شد قتل علیقلی خان صاحب ژاندارم بود. البته جوانی کرده بوده است اما چه کند انسان حساس غیر بعد وقتی روزگار را در نظر سیاه میبیند و ناحساب میشود
قندول