پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۲۹۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

TYP خاطرات و خطرات با مدعی است اینکه افکار آشفته است و مردم مکند و آزرده کجا است که اینطور قين، قنسول انگلیس مغرض است. یکسال است جمليات نسبت بمن تهران میگوید حتی ران سافرت کرد که مرا معزول کند و مریل را برقرار - کلاغ از آسمان بیرد برای من تقصیری میتراشد و خاطر سفارت را مشوب میکند. اگر جلو افکار مردم را میشود گرفت چرا در تهران یگیرند . البته در محلی که حادثه رخ میدهد اثرش بیشتر است. قصة جوالدوز است و سوزن و من بوده ام که تا حال از حوادث جلوگیری کرده ام، پریروز با او مذاکرات مفصل کردم . گفتم و قایعی در بوشهر رخ داد و در مردم طبعاً هیجانی حاصل شد، زیاد دنبال بکنید بدتر می شود بحال خود بگذارید زودتر فراموش میشود. با عقيدة من موافق شد و رفت در تمام سنه گذشته بنده همه روزه در طی مذاکرات در تأمین میزی الیه و عدم وقوع حوادت اطمینان داده ام و نوشته بودم مشروط بر اینکه فشون به بوشهر نیاورند که اسباب تجديد تحريك بشود، روز قبل رابرت رسید که عده ای در بوشهر پیاده کرده اند. شب قنسول رئيس بانك و رئيس تلگرافخانه میهمان من بودند قنسول اظهار داشت که محتمل است قراولان بوشهر عوض شوند و باز در جواب سؤال من همین را میشوید. یکسال است که من همه روزه استعفا میدهم الساعه آرزوی من خلاصی از این محبس است و اراده دارم بی اجازه شرفیاب شوم احتیاط میکنم رفته پاره شود و بین ایرادی باشد گاه من چیت که دموکرات نظر به ایره و ستاره هند ندارد آنها که خودشان را میفروشند قلیلند و جرات نمایش ندارندکسی محتاج بجلب آنها نیست از دموکرات غیر اظهار تنفر چه عملی ناشی شده است که مورد ایراد باشد اگر من با دموکرات که فوت ملی دارد مدارا نکنم و مرا از خودشان ندانند و گوش حرف ننهند با این آشفتگی افکار بچه وسیله میتوانم جلوی جوشش را بگیرم. حاجی علی آقا و پسر او که رؤسای دموکراتند از من دل خوشی ندارند تلگراف بر ضد مرا امضاء کرده بودند منتها نصایح مرا در آرامش که خیر مملکت است می پذیرند و اگر من بیطرفی صرف را نگیرم مورد سوء ظن واقع میشوم دیگر هیچ کار از من ساخته نیست، بلی آن چند نفریکه آن تلگرافات حملی را برضد من کرده بودند وضعیت را دیده حال بطرف من میآیند، میشود احتمال داد که در آن تا گرافت هم انگشتی بوده است. از اینگونه اقدامات که احتمال داده اند در فارس واقع نخواهد شد من مراقب مصالح خودمان م آلمان یا انگلیس یا روس مصالحشان درچه باشد بمن ربطی ندارد و در حدود عهود مشر میکنم ينظر من اقدامات خودشان با آتشی که در دنیا روشن شده است و احکامی که حجج اسلام میکنند مدر بحال خودشان است . غرة جمادى الأول ۱۳۳۴، این دو سه روزه یادداشت و سواد بعضی تلگرا تلگراف دیگر وزیر که مامورین انگلیسی به سفارت خود کرده اند از سفارت انگلیس بوزارت امور خارجه خارجه رسید ماست که اطلاع جنابعالی از نکات عمده آن واجب است : 1 - وزیر مختار در یادداشت رسمی خود میشوید. میان اسباب و اسوس جعبه ای مشتمل بر هزار ورقه هیچ آمیز بالسنة سين و اردو و سنجابی و هندی و انگلیسی بوده است اهالی مختلفه مندوستان را بشوراند و ضمناً تصرییکرده اند شخصی که چنین مأموریتی داشته در جاه يل مملكت بيطرف مثل يك سرباز مصلح جزء خصم شمرده میشود ۲- در رقعه دوستانه بآقای معین الوزراء وزیر مختار نوشته است که واسموس ابتدا بادارة ژاندارمری و بند بخانه ای در خارج شهر که سابق میکنی داشته منزل کرده، دو ساعت بعد از ورود او در کالسکه ای که مخصوصاً برای او فرستاده بودند سوار و بدیدن حاکم رفت. تلگرافاتی از شیراز رسیده است که خبر میدهند کاپیتان ارکانگرین علتاً در عرض راه وطنخواهان ایرانی را بر ضد انگلیس دعوت و بناصر دیوان و امین مالیه اظهار داشده است که در این مقصود شرکت جویند. تحقیق نموده است چند عده تفنگچی میتوانند برای جنگ با انگلیس تهیه نمایند و علیه گفته است مازوراکونور

قنسول انگلیس استاز را وادار نموده است که براندار مری پول ندهد، این رفتار ناچار میکند که برای