خاطرات و خطرات معنوی اوست که امیدوارم وظیفه خودم را که از سهل ترین نیت انجام بدهم، همچنان آقای کلنل یال مارسن با هموطنان ساعی خود شمشیر در دست و آقای استار مدیر مالیه وجوهات در جیب مرا یاری میکنند از میهمان محترم آقای کایتین کلین یاد کنیم که حضور ایشان نیم دوجين عده ملل را تکمیل می نماید موقع را مغتنم میشمارم که تشکرات خودم را از مساعی آقای کلنل دو گلاس در منع احساسات ناگوار که لازمه حضور دسته نظامی مسلح است، در انديشة ملتين اظهار بدارم میروند در حالتی که بر دوستی دیرینه ماتین افزوده اند در خاتمه مینوشتم بسلامتی میهمان محترم خودمان یعنی قلب این اجتماع جناب آقای لوکنت . وزیر مختار انگلیسی روی را برت قنسول انگلیس در بوشهر میگوید تلگراف تهران راه از کازرون به بوشهر تا امن است، یک نفر انگلیسی که اخیراً از آن عبور کرده، سوارهای صولت الدوله مستحفظ او بوده اند. عبور و مرور در آن خط وحشت انگیز است، ایلات این حدود قصد دارند به ژاندارمری حمله بکنند و عده ژاندارم کم است و اگر شکست به ژاندارمری وارد بیاید در اروپا اثر بدی خواهد کرد - عقيدة وزیر مختار این است که یال مارسن در کازرون توقف کند تا دسته دیگر ژاندارم برسد که پس از ورود دسته آخر فوراً بعد علی خان حمله ببرند وبواسطة فتح نظامي نفوذ در ولایات حاصل کنند. چه باید کرد که تصور میشود از پانصد یا هزار نفر بچه تنه همینقدر که سجاف قرمز دور قباشان بود. در مقابل تفنگچی صحرائی آنهم در کوه کار ساخته است. اگر يك انگلیسی در راه سجاف قرمز رقبای هستحفظ نبیند و بترسد دلیل نا امنی است سفیر فرانسه مایل بود به تنگ ترکان برود، برای تماشای دخمه شاپور ، کسالت مانع شد. پا نمارس حرکت کرد از عين الدواء تلگراف رمز رسید که به پاله ارس بگوئید هر چا هست بماند تا دسته مومژاندارم برسد، گفتم بالعار من الان در اطراف کازرون در چادر صولت الدوله میهمان است. خاطر جمع باشید که سلامت میگذرد. اگر بالمارسن در محلی توقف کند و بیم نشان بدهد ، عذر ژاندارمری خواسته است، با محمدخان بر از جانی بهم بسته ام و نمیتوانم بتهران حالی بکنی که سجاف گلی نیا کار نمیکند بالمارس بدون برخورد در حمتی ببوشهر رسید، دسته دوم هم آمد. از کازرون ببونهر پست گذاردند، تدبیر این بود که تفتقر السلطنه ژاندارم را بقلمه راه داد، بلی نظام لازم است و بی فنون کارها بی مایه لیکن با صاحب منصان سالخورده و مجرب و آشنا باوضاع محل نه چند نفر شاگرد مدرسه سوئدی زبان نفهم غير آشنا یا وضاع ،مملکت با اختیارانی که گوشی به بندگی هم ندهند و سر خود وارد معرکه شوند. تلگراف مرحمت آمیز مطالعه مبارك الان زيارت، هروقت بیست هزار تلگراف برازجان تومان پول نقد و سعید هزار فشنگ و سه هزار نفر طایفه که دارد ، بانضمام تیمه جان خود نیاز دین و دولت و ملت نمود. قابل تمجيد است والاخود را قابل تمجید نمیداند غلام پر از جانی برازجان سر راه بوشهر مامتی است و محمدخان صاحب نفوذ ومتصرف . من باعتماد جلب او ژاندارم را در راه بوشهر استقرار دادم با مخالفت او دشوار و پرخارت بود، چنانکه در اوایل دریابیگی را بقلعه راه نداد تلگراف وحشت آمیز عین الدوله را در موقع حرکت پالارسن ببوشهر یاد کرده ام برج مقام در برازجان در تصرف ژاندارم .است حکومت بوشهر میخواهد تلگراف دیگر بتصرف تفنگچی داده شود، تضفر السلطنه تكليف .میخواهد. بتهران گفتم غضنفر السلطنه از حکومت بوشهر بیرسند مصلحت این کار چیست؟ به عضة في السلطنه
جواب دادم که به تهران گفته ام میگوید مقرر فرموده اند که عین عریضه