پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۲۵۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات TFF هستم کلیشه بد میسازم چشمم ضعیف شده است و خوردگی زیر خطوط را نمی بینم اواخر ماه رجب ۱۳۲۰ است مقارن غروب گفتند وزیر مختار انگلیس برای ملاقات آمده است. دستها را که مرکبی بود شستم از اندرون بیرون آمدم سر تونلی با چرچیل منتظر نشسته اند دست سردی بمن دادند قدری عبوس دیدست من خودم را جمع کردم نشستیم گفت دولت من روی حکومت شما در آذربایجان تصور میکند که شما میتوانید اعاده نظم در فارس بکنید سفارت هم بهمین عقیده است . ما نمیخواهیم در امور داخله ایران مداخله کرده باشیم شما را هم برای خدمات مملکت همیشه حاضر دیده ایم مرنارد هم میگوید و چه لازم را برای حرکت پرداخته است. تونلی را در چین در سفارت انگلیس دیده بودم مرد خوش برخوردی بود لحن صحبت او بنظرم غریب آمد من هم خودم را گرفتم گفتم دولت خودم مرا مأمور فارس کرده است. با استحضار از مشکلات خودم را برای این خدمت حاضر کرده ام از حسن ظن دولت و سفارت بريتانيا خصوص آن فرمایش که نمیخواهید در کارهای داخله ما مداخله کنید امتنان دارم اما اینکه مرنارد گفته است وجه لازم را رسانده ام خلاف است تازه تلگرافى بقوام الملک کرده است که از محل و جهی برساند. برسد یا فرسد نمیدانم . مقرر است دولت دویست نفر سوار دو توپ ،شنیدر دو مسلسل بمن بدهد و از اصفهان دو فوج همراه شوند . سفیر انگلیس بمرار فشار آورد پنجهزار تومان در حداقل مخارج سفر را داد هزار تومانش را شهاب الممالك كه او را برای معاونت دعوت کرده بودم در تهران بقروض خود داد ماند چهار هزار تومان من با چادر و دستگاه حرکت میکنم بفارس نمیشود باكيف وعصا رفت هر نارد در راه حرکت سنگ میانداخت سه روز قبل از حرکت سالار لشکر را که برای امری بنزد مرنارد فرستاده بودم بازگفته بود حالا فلانی خواهی رفت؛ گمان ندارم من حرکت کردم بفارس رسیدم بعضی اصلاحات کرده بودم سالار لشکر را خواستم باز در موقعی که رفته بود کار مالیه خودش را ببیند مرنارد گفته بود کدام فارس چه مخبر السلطنه ؟ کجا میروید؟ مرنارد محرمانه بمن نوشته بود که علت مسامحه و تأخیر سفارت روس بود که مایل نیستند شما بفارس بروید هر چه فکر میکنم جهت را نمیفهمم مگر اینکه از غیبت من از تبریز استفاده کردند شهر را باختیار خود آوردند میخواهند انگلیس ملجا شود در فارسی همان کار را بکند و قرارداد ۱۹۰۷ اجرا شده باشد بسم الله الرحمن الرحیم خدمت آقای مخبر السلطنه دامت شوکته تلگراف آقای میرزا ابراهیم اخلاق : تلگراف حجة الاسلام مرحمت آمیز شرف وصول داد از مژده فرمانفرمائی وجود مقدس با آن حسنه که از آن وجود مبارك مسموع افتاده مقتضی است احالی فارس را تبريك گفت. امید است از تفضلات الهی و برکات حضرت ولی عجل الله فرجه که این فرمانفرمائی تدارک واردات بر مملکت و محلاتی ملت را کاملا بنماید احفر ابراهيم شريف دو هفته طول کشید دویست سوار مهیا نشد بیست و چهار سوار هداوند حاضر شدند. اسبهای مفلوك بيزين ويراق سوارهای ژولیده رنگ پریده تفنگ های شکسته اتفاقا بانك شاهنشاهی وجهي باصفهان میفرستاد من از موقع استفاده کردم چه صد نفر ژاندارم آن وجه را حمل میکردند روز ۲۵ شعبان قرار شد حرکت شود من بابن بابویه نقل کرده بودم سفیر پسردار اسید گفته بود ۱- کتاب آبی جادشتم صفحه ۵۹۴ میلی قنسول انگلیس در جواب سفارت از طرز حکومت

من میگوید و اینکه اگر من در تبریز بودم وقعه عاشورا واقع نمیشد