خاطرات و خطرات در کتیبه های میحی چهار سد لفظ بکار آمده است از آن جمله قریب هفتاد فرهنگ میخی لفظ که عیناً امروز گفته میشود همین عده اسامی علم است. شاید بعضی دیگر در لهجه از مانده باشد عده ای هم عربی با تورانی است آنچه با فارسی امروز توافق ندارد صرف اسم است که در ترکی و عربی معمول است الفاظ باقیه را در گزارش ایران باستان یاد کرده ام یا ونون که امروز برای تست است سابق هم بوده است سنگین چون سنگ ) بمعنی وزین غریب تر تبدیل صرفی است که از کی مصدر) (گردن زمان حال کناوم میشده است یعنی رأی مصدر تبدیل به نون . ترکیبات مانند یک بخش (خدا) بختی) هم پیتر هم پدر هم ماتر هم مادر) شباهت کلی را در سازمان زبان نشان میدهد بگ برای خدا باید ترکی باشد تأسف پس از مطالعه عمیق در خط میخی و شاهنامه آنچه بر من معلوم شد و کبری و صفری را موافق دیدم در گزارش نگاشتم و بطبع رساندم شنیدم گفته شد اگر این حرفها صحیح است چرا فرنگیها نگفته اند. شرحی بر آت صفری وزیر فرهنگ نوشتم که از متخصصین را حاضر نمائيد منهم حضور بهم میرسانم در گوی این بحث کنیم جواب نرسید در ملاقات گفتم رفیق چرا جواب میاندادی؟ گفت آقایان خبیر گفتند این حرفها غلط است گفتم چه ضرر داشت بحث میکردیم با مجاب میشدم یا مجاب میکردم میزان تشخیص يح ومقيم منطق است مطلب این نیست که چرا فرنگها نگفته اند بلکه چرا من گفته ام . یکی از دوستان گفت مطلب را نزد مستشرقی بفرست گفتم منطق مراکافی است مستشرقین از راه منطق بحقیقتی برنخورده اند اهل فضل تصور میکنند کیخسرو را سیروس گفتن و دارا را داریوش گفتن مزید فضیلت است یا کیان را هخامنشی جای شکرت باقی است که ندانسته اند اردشیر در تورات آموثروش آمده است والا اردشیر را هم آلوترون میگفتند که فضیلتی بخرج داده باشند. محل تأسف است که کلمات ناهنجاری را بجای کلمات هموار می آورند مقدمات این مقاله در برلن تدارك شد بعدها در تهران تکمیل پس از آنکه در گزارش ایران پاستان شده ای نگاشتم و گفته شد چرا فرنگیها نگفتند در صدد تحقیق بیشتری بر آمدم و جزوه ای بتاريخ افزودم که اینک یاد شد ار استراتی از مردم یونان معیددیان را در افزوس آنتی زد که یک از غوغای تغییر خط هفت بنای نامی زمان ،بود گفتند بدذات این چه کاری بود؛ گفت برای آنکه شهرت .کنم در چاه زمزم هم حکایتی هست هوای تازه جوئی و هوس تقلید گاهی راه باختراع و اکتشافی نموده است گاهی مضرت بخشیده است . مردان کم مایه سطحیات میپردازند یکی از افکار ناهنجار در قرن اخیر فکر تغییر خط است اختراع خط یکی از بزرگترین تتبعات بشر است که افکار را از سر بدفتر آورد است و از سلف به خلف رسانده و اساساً بر سه قسم است مفهوم الدلاله (مروارش) چون خط چینی و نوعی از خط میخی بابای که علامتی دلالت مفهوم دارد دیگر موضوع الدلاله چون خط مرغی که غالب اشکال اشیاء است در مکزیک هسم یر ۱ - نوشته اند در بغداد یکی از درب مکتبی گذشت و فریاد برآورد که وادینا در مملکت اسلامی زبان مرغی میآموزند تفحص کردند معلوم شد امر حاضر از وقیقی صرف میکرده اند.ق
قيا قوقی قافین