خاطرات و خطرات بحث در قسمت کیان بیکار نباید شست. هر کسی را بهر کاری ساختند میل آنرا در دلت انداختند در اول جوانی که برای تحصیل به برلن رفته بودم شش ماه بمدرسه رفتم در تاریخ ایران در ضمن تأريخ يونان ما نهضت گزرگی را به آتن بسطی میدهند همیشه بخاطر ميرسيد که گزرگی که بوده است که اسم او بگوش ما نخورده چه تاریخ جلال الدین میرزا را خوانده بودم . باز با خود گفتم چه شده است که هیچکی این اسم را بفرزند خود ننهاده در صورتی که ابراهیم اسحق يعقوب جمشيد رستم و کاووس و غیره بسیار بوده است، حتی در اشکانیان و ساسانیان این اسم نبوده. در سفر دوم که از تبریز ببرلن رفتم کتاب اشپیگل در خط میخی بدستم آمد معلوم شد گزرگ یا فرانسه کرسی یونانی را خشی آرما بخط میخی خوانده اند. در ضمن مطالعه فرهنگ منضم بكتاب معلوم شد که تنش لفظ در خطوط میخی آمده است که حرف اول آنها دخاه «وشین» است که بجای آن میافتد و در گزرگ بخط میخی تنها ایکس اول مکتوب است و ایکس دوم متروك آن شش لفظ امروز در فارسی معمول است. يحذف خا خشب شب خشتر اشتر) خشناشی «شناس» خشتی شهر خشی ( شاه (نه) از تعمقی معلوم شد خشیش بیای مجهول شیر درنده است که با یای مجهول است میخی خوانان از رسم الخط در نوشتن پای مجهول غفلت داشته اند خشیت خشه را حتی آرشا خوانده اند ختی را شاه گرفته اند و ارشاه را ندانسته اند چه معنی دارد و گفتیم که در خط میخی خای دوم افتاده است که در گرگ هست یا تلفظ آن قیدی نبوده یا حكاك از قلم انداخته گوئیم که خط میخی بر دو قسم بوده است. مفهوم الدلاله که هر شکلی دلالت بر معنی کی داشته چون خط میخی که هزوارش میگفته اند و صوتی الدلاله که شکلی بر آوازی دال بوده است و معمول فارسیان کتیبه های ایران همه بهتر در خط است. ظن غالب آنست که خطوط عبری و عربی و یونانی و لاتینی که همه صوتی الدلالتند ناشی از خط فینیقی باشند که حرکات نداشته است و بیشتر حروف متصل نوشته میشده اند. یونانیان حرکات را زیر زیر پیش جزء حروف سایره کردند و در خط کوفی این تتبع از ابواسود دیلی شدمگر اینکه حرکات را زیر و روی حروف گذارد ،نفرینه حروف فينيقي ترتيب ابجد بوده است که از نظم حروف یونانی و رومی .پیداست رعایت متشابهات در خط کنونی خودمان ردیف ابجد را بر هم زده است. abcd ابجد است .klmn کلمن qrst قرشت از وضع در مقابل قاف پیدا است که ق در اصوات یونانی بوده است الف در خط میخی چه همزه چه ها وى يك شکل داشته است الف همزه () که خوانده ایم الله همزه را بجای الف بشناسیم بعدها پیدا شده است در وسط و آخر کلمات بکار میآید و بر الف واو و یا پایه میگیرد. الف آنجا که حرکت استهاوی است (لا) آنجا که متحرک یا سکن xerxes -1
-۲ توضیحات قدما در مقام حروف خالی از اشتباهاتی نیست (میزان الصرف فصل اول ) .