پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۲۴۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

TTA مرغ جانی رود که چینه بود خاطرات و خطرات به بجایی رود که چی نبود ملك امروز بچاپ قدرت راهم بما بده است به مادر وطن میشناسد نه پدر مملكت من يك کلمه پدرم را در تمام عمر وجهه نظر قرار دادم و آن نمیخواهم است شبی از گرفتاری خودشان در زمان میرزا حسین خان صدر اعظم صحبت میفرمودند تلگرافخانه محل نظر مخصوص ناصر الدین شاه بودکه میخواست هر روز از همه جا خبر مستقیم داشته باشد میرزا حسین خان طالب بود اخبار متوسط اوتاه برسد یا اقلا قبلا مطلع باشد، پدرم مرحسب وظیفه اخبار را مستقیماً بعرض میرساند میرزا محمودخان قمی فریب میرزا حسین خان را در ریاست تلگرافخانه خورد و مغضوباً معزول شد امین السلطان هم روی همین اصل با پدرم مخالف بود فرمودند نه سال میرزا حسین خان با قدرت صدارت و داشتن اختیارات با من عداوت کرد چشم همه ادارات سلطنتی، آبدارخانه قهوه خانه، نظارت خواجه سرا بلکه حرمسرا بدست او بود من چکاره بودم فکر کردم ديدم يك حربه فقط برای من هست و آن نخواستن بود با این حربه فایق آمدم این کلمه همه جا و همه وقت در گوش من هم بود بحمد الله چنانکه در بر من چه گذشت گفته ام ته از رشوت مرا فلسی است در خوان ته از ذمه مرا خاری است برتن من ظاهراً به تقاضای سفارت روس باطناً اسباب چینی سپهسالار تنك آمده از تبریز رفتم وشد آنچه شد نیکلا قنسول فرانسه در پاریس بمن گفته بود که دولت اصرار دارد من به تبریز بروم میگویند دولت روس قصد دارد آذربایجان را تصرف کند تو چون بصیر در محل هستی باید یه تبریز بروی و از اقدامات مقدماتی خیر بدهی من با این اطلاع به تبریز آمدم با وجود من بهانه بدست آوردن مشکل بود مرا نخواستند و دولت نفهمید. سپهسالار در بانك روسي سعيد مهر دارد هر چه میخواهد میدهند مطیع است و ریزش دستش زیاد است و الايك همچو دیوانه ای را چه بریاست وزراء حکایت رسومات ، تیراندازی منزل ميرزا علی اکبر خان، تلفن باغ شمال ازدحام بر علیه من تحريکات محمودخان خواجه همه را نوشته ام. سوم شعبان ۲۷ من وارد تبریز شدم اواخر شعبان ۲۹ از تبریز رفتم قبل حرکت از تبریز از آفتاب حرکت کردم کسی خبر دار نشد با حاج نظام الدولة يعيل آجی رفتیم بشارت الدوله و کاظم خان سرتیپزاده سریل منتظر بودند خدا حافظی آخر بعمل آمد مرخص شدم و همه را بانضمام خودم بخدا سپرده از تفلیس بشارت الدوله و کاظم خان روانه تهران شدند من راه فرنگ را پیش گرفتم مقصد وینه است . لونمان L'Evenement 11 هزار فرانك لاكسبون LAction هزار فرانك لا فرانس La France 11 لوژیلاس Le Gil Blas ۲ تان ومانن قبلا سر سپرده اند. لوريل v Le Rappel داری ژورنال Paris journal این حال روزنامه هایی است که سرمایه ثابت دارند و مسلک معلوم در موقع قرضه بصرف مبلغ بخسی میلیاردها از کیه فرانسه رفت و جنگ بین الملل حادث شد که در دنبال آن آتش هنوز دود عالم را گرفته است. من نمیدانم فرق سلطنت و جمهوری چیست در سلطنت . چه غلطی کرده اند که در جمهوری نکرده اند در هر حال شهوات اغراض حرص و آز حکمفرما است باقی آنچه گفته میشود دروغ از اخبار که در آن هم تحریف میشود که بگذریم غالب مقالات فساد انگیز است و فحتا آمیز

خداوند ملل را از شر روزنامه حفظ کند و قليل من عمادى الشكور