۲۲۴ خاطرات و خطرات پس نفری پانصد تومان و برای شش دختر نفری سیصد تومان که جمع میشود سه هزار و ششصد تومان مواجب آن مظلوم بچه ها از مواجب مرحومه احترام السلطنه هم حقوقی دارند اگر این استدعای جزئی قبول شود آنوقت پسرها تقریباً هزار و دخترها پانصد خواهند داشت. جواب جناب غير الملك عمو و اخوی محمد قلی خان را در آن موقع سراسر تشویر با خاطر پریشان چه نوشتم خاطر ندارم هرچه نوشته باشم در نظر ایشان منطقی و موافق مصالح شخصی نبوده است. شرط علاقه این بود که بلا تامل آذربایجان را رها کنم و به تهران بروم. میدانم که مدتی سربگریبان داشتم و در اختیار رأی نگران بودم همان حالی که در موقع توپ بستن بمجلس و تکلیفاتی که بمن میشد داشتم و نوشته ام پیه تمام مصیبتها را که برای خودم و خانواده بنظر آوردم بتن مالیدم آخر طرف ملت را گرفتم. حال هم بین دو مشکل واقع شده ام فکر حال خانواده و آشفتگی كوچك و بزرگ زن و مرد جگر مرا در آتش میدارد از طرف دیگر در میان آتشی هستم که اگر شب و روز در اطفای آن غفلت بکنم شعله ور خواهد شد و خانواده ها خواهند سوخت اگر من رها کنم و بروم آن آتش ناگزیر مشتعل خواهد شد چرا بتقصير من بشود چند روز با خودم در جدال بودم نامه هایی که انجمن ایالتی آذربایجان بمن نوشته بود و نامه های انجمن سعادت اسلامبول را بخاطر میآوردم و توسل مردم تبریز را در نظر میگرفتم هیجانی را که در موقع استعفا از انجمن و تجار تبریز دیده بودم بحساب میگذاشتم آخر مصمم به توقف شدم. علاینه می پس از من چهها پیش خواهد آمد صنیع الدوله عوض ندارد و از رفتن من به تهران بر - نخواهد گفت مصیبت جبران ناپذیر اتفاق افتاده است و از وجود من در تهران آن فایده ای را که تصور میکنند برخاسته نیست وجود معطله خواهم شد شهری یا خود مملکتی مرا موجد و نگاهدار آسایش خود میدانند و بامیدواری مرا خواسته اند شرط مروت نیست از خدمت آنها سر بپیچانم ولو مورد ملامت کسان خود بشوم یا هدف انتقاد مردم خودخواه من بین دو آتش معطل بودم در یکی خودم میسوختم در یکی شهری آتش میگرفت سوختن خودم را ترجیح دادم میدانستم رقبا دست از من ر نخواهند داشت و من از این مخمصه خلاص نخواهم شد. دیدم که گفتم باختیار دست از خدمت نکشیده باشم و تا معذور نباشم یاداری کنم مهدی نرود بسختی از پیش با قید کجا رود گرفتار ته مجلس نه نایب السلطنه نه رئيس الوزراء اظهار تأسفی نکردند و تسلیتی نگفتند. سوء قصد نسبت بصنیع الدوله هفته ای سر زبانها بوده است چرا باید نظر مراقبتی از طرف نظمیه بار نباشد، چه تصور باید کرد قاتلین او را راه گذر گرفته است. گری را گفتندکای بیچاره برگردان مباش گوی مسکین راچه تاوان است چوگان رایگری در تهران صحبت از سوء قصد نسبت بمن میشود نظمیه در مرند و خوی و میانه مراقب احوال است اگر حال بالمني جناب مخبر الملك را بخواهید حال اغلب مردم که رقعه حاج محمد تقی جگرهاشان از دست کارهای مصادر امور خون است. فرقه دموکرات بقدری که میتواند از غلط کاری جلوگیری میکند بنده ملك بلد نیستم هركس شاهرودی م : دموکرات فعلا لالحب على خیر خواه مردم باشد بالو همراهم، بل لبعض معاویه خوب کار میکند البته در امورات دموکراتهای واقعی لازم بود اظهار مرحمت بفرمائید و فرموده اند در تهران کار این فرقه مثل سیل پیش میرود از بابت آقای تقی زاده البته هر قسم صلاح دانستید از نوشتن کاغذی او او را خواستن به تبریز یا قسم دیگر رفتار خواهید کرد اقل الحاج محمد تقی شاهرودی ۲۳ ربیع الثانی ۲۹ چه بگویم بهتر آن است که هیچ نگویم 1 بانك انگلیس خبر داد که چهل و دو هزار تومان در میانج داریم اگر در ظرف حمل تنخواه بانک انگلیس ۲۴ ساعت وسیله تأمین از طرف حکومت فراهم نشود از باغ شمال دسته ای
تقاصا خواهیم کرد بروند و چه را بسلامت بیاورند و دستجات شاهسون در