پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۲۳۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات ٢١٩ محمد قلی خان، محمدخان، جوادخان، انشاء الله خان، نصر التخان آقابيك ، فتح الله خان محمد نصیر خان ، هاشم خان اصل مقصود چایین است و بهانه بسیار مام این جماعت بلايف عضو نظامی ژنرال قنسولگری است. آن روحیه خوانین شهر این روحيه خوانین ایلات ساوجبلاغ هم بجای خود دسته دیگر هستند با خیالات دیگر یکجا روس محرك است یکجا عثمانی مکتوب اسلامبول مدتی این مثنوی تأخیر شد مهلتی بایست تا خون شیر شد یلی حادثات زمان شیر حلال را بر خلاف عادت طبیعت در مذاق این بنده بخون حرام تبدیل کرد. اگر مکاره وارده را در مدت اقامت تهران شرح دهم خاطر مبارك را ملالت خواهد بخشید اینکه اوامر مطاعه را نتوانستم اطاعت کرده مطلب معهود را دنبال نمایم باین ملاحظه بود که دیدم حضرت صنیع الدوله با اشخاص محاط و محصورند که بر خلاف حقیقت قدم میزنند و ایشانرا بانها عقیدتی راسخ است. صلاح در این دیدم که اعتبار و شرافت نیابت مقدمة حضر تعالى و عزت نفس خود را حفظ مدتی صبر کنم تا دست حق از منویات بعضی از اشخاصی پرده بردارد، صورت زشت قبیح منظرشان که در تحت ماسك ملت خواهی مستتر است ظاهر شود معلوم شود که در زیر خرقه چه زناری .هست چنانکه شد. آنهائیکه ملت و دولت بیچاره را دست آویز اجرای اغراض نفسانی خود کرده بودند رسوا شده و میشوند البته چنانکه بر حضرت عالی در این وقایع اخیره ماهبت اشخاص که طرق اعتماد و وثوق بودند کشف شده حسا و عملا خلاف و خیانتشان ثابت شد معلوم است بر حضرت آقای صنیع الدوله نیز محقق گشته است ولی افسوس وقتی مکاشفات حقیقت صورت گرفت که بنده دوباره از وطن آواره و سجاف بیابانها شدم . قبل از ورود بنده با سلامبول بعضی از مغرضين به بعضی از نقاط که خود حضرتعالی مسبوقند الغاء شبهه کرده شنیدم شرحی بحضرت عالی عرض کرده اند جوابی که مرقوم فرموده بودید مسبوق شده ام الحق داد معنی نموده بودید آنهائی که با لغاثات ارباب عرض مشتبه بودند رفع شبهه نموده ملامتها کردم قرار شده جبران نمایند البته مرض شده است آقای تقی زاده از راه وان و بایزید اسلامبول آمده اند. الحق در این عصر اختیار آن راه خاصه در زمستان باختیار فقط با عزم راسخ کار مثل این شخص است کسی دیگر نمیتواند با وجود این زحمت و مشقت که در اختیار این راه متحمل شده اند از مهنه بر آید در نظر اهالی بی انصاف تقدیر نشده وقعی و اهمیتی پیدا نکرد از امور عادیه تصور کردند و حال آنکه بنده میدانم چقدر زحمت کشیده اند تا اینجا خود را رسانده اند. محض اینکه پول ملت را بشمند فر روس ندهند خیری به برادران عثمانی برسد قبول زحمت کرده اند بدبختانه آنها هم بر خلاف انتظار از شرایط اخوت و اتحاد تکول قرار بر سخت گیری و معادات داده مقدم این شخصی بزرگوار را گرامی شمرده مثل سایر ابنای سبیل که هر روز با سلامبول در عده کثیره وارد و خارج میشوند کان لم یکن پنداشتند. از فراری که شنیدم در بعضی از محافل و مجالس مذاکره میشده است که پاره ای اشخاص باین خیال افتادند که با سلامبول آمده از قوت اجتماعية آنجا استفاده کرده بر خلاف حقیقت عليه ادارة جليلة حضرت مستطاب عالی سوق نهاد نمایند. لهذا لازم دیدم سکوت چندین ماهه خود را شکسته عرض کنم که در اینجا هیچو خبری نیست باطل السحر موجود است سحر و جادوی بعضی در مزاج نیکخواهان حقیقت بین که از زحمات و خدمات حضرت مستطاب عالی کاملا مستحضرند اینگونه تسويلات اثری نخواهد داشت. اینجا دل ضعیف و تن خسته میخرند خاطر مبارك مطمئن باشد خبر تشکیل مفسدین که در اواخر اقدام فرموده اند در نظر اهالی حسن نتیجه بسیار عالی بخشیده همه آفرین خوانند شاید در جریده شمس هم بنظر مبارك برسد چاکر هم مدتی بود ناخوشی

بستری بودم امروز ها الحمد الله حالم فى الجمله بهتر است مشغول خدمات مرجوعه هستم ولی اطبا