پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۲۱۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

تهران خرد خاطرات و خطرات ر آسایش با وجود این دو بزرگوار مشکل بنظر میآید. لازم بود آنها را تا اردو در شهر است، روانه تهران کنیم مجلس شورای ملی، انجمن و اردو، به بند و تهدید آخر آنها را راضی کردند که بطرف کنند، ظاهراً در تهران هم از طرف سفارت بدولت، در خواستن ستارخان بتهران تأکیدی میشده است . پسر دار بهادر گفتم پسردار اسعد بنویس در تحلیل حضرات اندازه نگام دارند و چون ستارخان را دوست میداشتم، بسیار نصیحت کردم و راه نمودم . اردو طرف اردبیل حرکت کرد، با آنچه در اهر گذشته بود، رؤسای مشکین و خلخال از در اطاعت در آمدند. بعضی را اردو همراه خود بتهران برد غالب و مغلوب در قمار وجه جامع یافتند. سرکردگان پس از چندی تفنن و تفرج در تهران برگشتند. از اول شریر تر دیروز از اردوی منصور ، اشرار را تا قره شیران تعاقب نموده ، لطف الله رابرت تلگرافی خان سرتیپ هم با سوارش ملحق به اردو گردید. نصر الله خان و امیر عشایر ١٠ ربيع الأول ۳۸ و حسینعلی خان ،فولادلو در نزدیکی قره شیران، کوهها و معابر را گرفته با اردو طرف شدند. دعوای سخنی شد. رضاقلی مان که از رؤسای عمده فولادلو و از اشرار مشهور بود مقبول شد. ما بقی فرار کردند. نصر الله خان با امیر عشایر به خلخال رفته اند حسینعلی خان بخانه ایی قرار کرده از اشرار پانزده نفر گلوله خورده اند. از اردو پنج نفر بحمد الله بی صدمه هستند. آقاخان دلیگان و لطف الله سر تييرا واسطه قرارداده تسلیم شود. این فتوحات در عرض یکروز، پشت اشرار را شکسته این است روحيه مردم مملکت سوارهای ایلاتی همه ،دزدند سربازها از کار ماند و محل دخل صاحب منصب پی از ورود من نصف اردوی باغ شمال رفتند سنارسکی رئیس آنها از من دیدن نکرده بود که دیدن وظیفه وارد است. پس از شش ماه برای سرکشی بقیه به تبریز آمد از من دیدن کرد، از نظمیه تبر از تمجید کرد گفت باور نمیکردم در این مدحکم این اندازه بهبودی حاصل شود، معلوم شد رئیس اردوی بیله سوار بوده است. سوار فوجه بك لو را بر شادت و ورزیدگی میشود گفت دو هزار سوار جلو ما نمایش دادند و من دیدم اگر نویخانه نبود شش هزار نفرات من حريف آنها نبودند

نظميه تبریز به هیئت اجتماع