پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۲۰۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

۱۹۲ خاطرات و خطرات شما در آذربایجان نباشید، مشغول مذاکره هستم بدانید جواب عرض کردم، خدمت، خدمت است. هر جا باشد، امر بفرمایند عازم تهران شوم . شنیده شد. گفته بود ؛ مخبر السلطنه روسی را از تبریز بخواهید. ما قتون خودمان را از تبریز میبریم . تقی زاده تقی زاده گفته سوده است امی وجود مخبر السلطنه در تبریز اهمین قنون روس را دارد. تلگرف کردم اگر این قول درست است، مرا فورا احضار بفرمائید که از احضار من فایده برده شده باشد به بهانه رساندن آذوقه به تبریز روس قشون آورده است و سه هزار نفر در باغ شمالند. هر روز ، بچه زیر عراده میرود با چیزی از دکانها بر میدارند. چه بسیار امور که ظاهر دوستی است و در باطن دشمنی سیاست است که برای كمك بخاكي وارد شوند و با هزار كلك دیگر بیرون نروند، سلطان محمد فاتح برای كمك به گالیپولی رفت . رقة پس از ورود بخاك ان غير مبر از تلگراف جلنا ، مستقیم از شما نداریم . یا مخبر الملك . ۱۱ شعبان ۲۷ اوضاع حاضره ، انسان می خواهد هر ساعت بداند چه شد، خداوند بخواهد که امور این مملکت اصلاح شود. اگر خودشان بخواهند، چنانکه سد بزرگی از میان رداشته شد و کسی تصور نمیکرد عجالتا خواستم دو مطلب را گوشزد شما کرده باشم، یکی راجع بکار مملکت، یکی شخصی، اما آنچه راجع بکار مملکت مستر باسکرویل آمریکائی میماند. است. این است که روسها راضی بحکومت شما در آذربایجان نیستند، از اصرار تبریزی ها شد از قره ربیع الثانی که لایحه سفارتین در برقراری مشروطیت بشاه سابق داده شد. مجبوراً با ریاست نحس الدوله مشروطه دروغی داد. هر روز از تبریز استدعای حکومت شما را میکردند و جواب داده میشد، غیر از مخبرالسلطنه هرکس را بخواهید، ممکن است، تا هنر دولت سابق خواسته شد. از روزیکه حکومت شما رسمی شد. روسها در هر موقع یاد آوری کردند که اصلاح امور آنجا به يك نفر حاکم کاردان میشود، یعنی دست نشانده و گاهي مثل بعلام الدوله می زدند ، کاریجانی کشید که بشما تلگراف کردند که بیائید تهران، تقی زاده وارد شد و هیئت دولت را منصرف کرد در هر یک از این دو ،اقدام ملاحظاتی بود که بجای خود صحیح است. ملاحظه ای که درخواستن بود آن بود که باین مخالفت کاری از شما پیشرفت نکند در نخواستن، ملاحظه آن بود که سابقه نشود. گفتند سبب مخالفت، توقف شما در آلمان بوده و گفتند چون شما را حریف میدانند ، بهانه بدست آنها نخواهید داد. بنده عقیده ام این است که هر دو باشد، اما مطلب دیگر که شخصی است

ا نص الدوله مقصود سعدالدوله است .