پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۱۹۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات ۱۸۵ وقت بمیزان شرع میین و مذهب اسلام ( بدبخت (اسلام) با اولیای دولت موافقت نموده در استحکام مبانی نظم و امنیت و معدلت و استحصال موجبات سلامت و سعادت ،مملکت مساعی جمیله بکار برده بعون الله تعالی از میامن توجهات حضرت صاحب الأمر عجل الله فرجه بلایای جورو نفاق بمزایای شور و اتفاق مرتفع و بساط انقلاب و اختلاف باساس عدل و رفاه مبدل گردد. علیهذا مطابق نظامنامه انتخابات که عنقریب منتشر خواهد شد باید در غرة رجب المرجب ۱۳۲۷ نمایندگان ملت منتخب شده هر چه زودتر در تهران حاضر شوند انشاء الله در تهیه اسباب ترقی و سعادت مملکت ساعی و جاهد باشند ، محمد علیشاه قاجار مکتوب دیگر مرا که عزلت عنقا گزینی همه عمر چنان اسیر گرفتی که باز تیهو را مخبر الملك شما که اهل کار و زحمت هستید بمسافرت و گردش میگذرانید، بنده که همیشه طالب گردش بودم اسیر خانه شدم. چند روز است در تهران اوضاع غریبی است هر ساعت منتظر ورود بختیاری و مجاهد هستند معلوم نیست چه خواهد شد آلمان در اروپا قدرت پیدا کرده ایران باید تمام بشود بواسطه ترس انگلیس از آلمان و همراه شدن با روس آن همچشمی سابق از دست رفت، روسها هم موقع را منتنم دانسته، بیش از آنچه انگلیس در نظر داشت مشغول اجرای مقاصد خودشان شدهاند و از قراری که امروز خبر رسید در مشهد مقداری خانه و بازار خراب کرده اند، برای اینکه مردم گفتند بنا بود بعد از ورود حاکم بروند : متمدنین دنیا هم تماشا میکنند و این حرکات را مشروع و حق خود میدانند، بختیاریها از قم گذشته اند قزوینیها هم میگویند حرکت کردند، چرچل و بارنوسکی یقم رفته اند ، تبریزی ها هم هنوز دست از حکومت شما بر نداشته اند. تلگرافی هم که شد برای این بود که از برای شما امنیت تصور نمیشد، بیش از این حال نوشتن ندارم. ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۲۷ محمد قلی در این مکتوب کابینه استبداد را مرقوم داشته اند سعدالدوله رئیس و وزیر خارجه فرمانفرما داخله ، مستوفی الممالك جنگ: مثير الدواء عدليه، مؤتمن الملك علوم، مهندس الممالك فوايد مخبر الدوله پست و تلگراف، صنیع الدوله در این کابینه نیست کان مخبرالدوله هم نبود. حب الشعر یعنی ایسم دوست عزیز محترم مكرم من بعد از تقدیم سلام خالصانه، امروز اول کارت تفی زاده دفعه است که بر آدرس جناب اجل عالی واقف گشته. بعرض این چندسطر ۱۰ رمضان برای امتحان صحبت آدرس مبادرت وبتقديم أدعية خالصانه بردوام اقبال آن جناب و حیات صمیمی خود جسارت و رزیدم و خیلی آرزومندم که آن ذات مكرم ثابت القول را که بر ذمه آذربایجانیها حتى دارند، دوباره زیارت کنم اگر چه به تعلق تا بحال یکسی چیزی نگفته ام، باز برای تأکید عرض میکنم که راستی من جناب عالى يك اخلاص فوق العاده که تا امروز بیکی از رجال ایران حتی بهترین آنها نرسانده ام دارم، وطن بدبخت من در اعماق قلب خود حی شکران شما را نگاه داشته و شما در آنجا صحت حدی و طرفداری مرا اثبات کردید. عرض مهمی که هست این است که متصل از تبریز مینویسند که هر طورعت مخبر السلطنه را دانی کنید، به تبریز بفرستید بنده اوایل غیر ممکن تصور ،میکردم حال چون ستوه آمده ام بخود آن جناب اظهار میکنم که اگر صلاح بدانید بآن شهر تشریف ببرينو بيك فداكاري ثانياً ، آنجارا احياء فرمائید منتظر جوابم مخلص شما و جان نثار ملت حسن تقی زاده حضرت اشرفا اى طبيب جمله ملتهای ما تشنه میگوید که کو آب گوارا مراسلة انجمن ایالتی آب هم گوید که کو آن آبخوار هنوز چشم حسرت و انتظار آذربایجان تبریز ۹ شهر صیام ۱۳۳۶ بوجود محمود حضر تعالی و در حق بین آن حکیم مهربان ، بحال پریشان آذربایجان است که در این یوم «يفر المرة من اخيه از فراح بعيده عطف

نظر بحال پر ملال هموطنان فرموده، اگر بخواهیم گزارش حال و شرح معاملات اولیای دولت و