پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۱۷۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات 190 را که در مجلس دربار با مشكوة الدوله گلاویز شده است، در حضور مشیر الدوله . میرزا نصر الله خان توی سرم زده اند و فحاشی کرده اند، پیشخدمت آنها را از مجلس بیرون کرده است ، اگر من امروز بریاست عدليه اصفهان بفرستم. از دعاوی مادر اصلاح امور مملکت مردم چه تصوری حاصل خواهند کرد ، سید با من صديت بي خصومت بیش گرفت . رعایای املاک زنجان شاه از دست مباشر شکایت کردند مباشر شاه را احضار کردم که جواب بگوید . البته شاه خوشش نیامد سید ملایری از یکی از محاکم عدلیه شاکی شد. در آنوقت بواسطه فقدان اجرا . محاکم تمیز تشکیل نشده بود. سه نفر نماینده از مجلس خواستم، از قضات استیناف با ایشان همراه کردم مخبر السلطان همتیره زاده را هم از طرف خودم مفت قراردادم از سید پرسیدم آنکه بتو ظلم کرده است در کدام محکمه است، گفت در محکمه ششم آن جماعت با هر سید رسیدگی کردند معلوم شد. حق باسید است، آن محکمه را از عدلیه بیرون کردم نظام السلطنه محرمانه اظهار داشت که شاه مایل است شما وزارتخانه دیگری را اختیار کنید. مهلت خواستم نا محاکم پا برجا شود. علت این تقاضا احضار پیشکار شاه بود از زنجان برای جوان دادن به ظلم رعایا و رفتار یکسان من با شاه وبینوا آنروز تقليد اروپا و عدم تجربه شخصی آن اساس را ترویج کردم، امروز معتقد نیستم . در مكانيك هم اختراعی که اجزایی و خصوص پیچش کمتر باشد ترجیح .دارد عدلیه به هنگامی ابتدائی واستيناف و تميز جز اتلاف عمر و تحریرات بی مصرف نتیجه ندارد و این مراتب را دیدیم سبب بهبودی نشد قاضی باید عالم و عادل و با ایمان باشد و از مجازات بترسد والا باهر ترتیبی عدول از حق میکند. نحویون چنین کردند ماهم میکنیم همه جا صنف نمی کند H رحیم خان چلیبانه و از رؤسای کشیکخانه در عدلیه محبوس بود شاه مایل به آزادی او مجلس که تقاضای حس او را کرده بود موافقت کرد آزاد شد خواست کالسکه با چهار اسب برای من بفرستد رد کردم، قراراً بآذر بایجان رفت و در آنجا به سبب همان مراعات بکار من خورد . از گرفتاریهای این دوره، قبل فریدون زردشتی بود وجبن جماعتی مظنون در عدلیه مردم چیزهایی از اوضاع فرنگ شنیده اند و آن ترتیبات را وحی منزل میدانند و میخواهند بیتدارک و فرصت در اندك مدت

بمنزل آخر برسند.