1PP خاطرات و خطرات بمدرسه رفتم و شیخ را متقاعد کردیم که بمنزل خودشان تشریف فرما شوند. دده روزه مهر گردون افسانه است اخون اگر سید عبدالله رضا داده بود که گوشه ای از قالیچه بشیخ فضل الله برسد مخه صدها کوتاه شده بود روزی ظفر السلطنه که حاکم تهران است. بمن گفت ، دویست نفر مردمان در اوقات جنجال کاری در شهر دارم. میخواهم اطراف محلی بگمارم. باتفاق بعیدان بهارستان و تیرگی احوال رفتیم . او پیاده شد که در اندازی بکند، می مجلس رفتم بعضی اجزای خانواده در سنگرها اطراف محلی بودند. مجمله یکی از آدمهای من صادق در قراولخانه گوشه میدان، شب بمن گفت. هنگامیکه شما آمدید به جلس رفتید یکی از مجاهدین گفت این مخبر السلطنه بین مجلس و دولت تذنب ،میکند بیائید او را بزنیم، یکی از پسرهای صنیع الدوله هم در قراولخانه بوده از مجاهدین دیگری گفت: اینطور نیست اونی خرید میآید و میرود. دیگران از رجال اخدام مسلح اگر این هم بدخیال بود تنها و بی خربه آمد و شد نمیکرد، خدا پدر هر دو را بیامرزد رفتی تقی زاده گفت، ما گاهی پیشنهادانی میکنیم که شاه باید رد کنند و امضا می کند، پس خیال نگاهداشتن محاس را ندارد بهیچوجه رفی و وظن از طرفی میسر نشد. مطلب زیاد است اولا همه بخاطرم نمیآید. ثانياً هشت نمونه خروار است من که در متن باری بودم فراموش کرده ام خواننده لای کتاب را که بر هم گذارد از خاطرت رفته است. دیگر آنکه عبارت حجم کتاب را زیاد میکند و در موقع جاب خرج بی جهت بر میدارد نظام السلطنه رئیس، مستوفی جنگ مشير الدوراه خارجه . صنیع الدوله حالیه مؤيدان اطنه عدلیه، محبر السلطنه علوم و اوقاف صنیع الدوله فوايد کادینه هفتم ۴ ربیع الثانی ۱۳۲۶ عامة ، مؤتمن المك تجارت S هم در این کابینه من سوا وزیر عدلیه بودم و عدلیه در مدرسه نظام سابق انتخابات مجلس هم اینجا شد. اما سید عبدالله عدلیه را محرف احکام خود میخواست، عند الواقع. محاکم ریمی، محاضر علما بود و در صدور احکام انه مسکوک بی مدخلیت نبود و از قدیم گفته اند . وارو - حكيما ولا نومه و ذاك الحكيم هو الدرهم 1 رسم این بود که اشخاص صارف توجه وزیر عدلیه به تداعی میرسیدند، حکمی میکردند غالباً متكي بأحكام صاحبان محضر (عالم و عالی) باعضای وزیر میرسید و بافتضای احوال مجری میشد یا نمی شد. عدتاً بمحضر یکی از علما و كه محل نظر وزیر عدلیه بود ارجاع میگشت یا بحکم قرعه محضری معین می شد. مرضی الطرفين من اعضای وزیر عدلیه را در احکام موقوف کردم منی محکمه ابتدائی و رو محکمه استیناف ساختم، گفتم محکمه مستقل است مرده حکم کرد او را اجری کند مسئول صحت وسقم حكم رئیس محکمه است احکام باید در دفتر وزارتی ثبت شود و همه روزه از احکام صادره و اجرا رسیده صورت برای دفتر وزارتی فرستاده شود، هرماه اداره تفتيش صورتی از احکام صادر و اجرای آنها بدفتر وزارت بدهد والكر تعويقى اتفاق افتاده جهت را ذکر کند. + میرزا رضاخان نامی فرمان ريات عدليه اصفهان صادر کرد بود. با رقمه سفارشی از طرف سید عبدالله نزد من آورد دور انداختم با قا نوشتم الاجمتها از است و باعمالها نگران مردی او باش مقتدر نظام وطليع حضرت را مقرر شد حاجب الدوله حس نماید. از جان و مال آنها را مطمئن گشنه مدت حبس ایشان زیاد از پنجروز نخواهد بود ۱ در جواب شکایت سیدین از میرزا حسین نجل میرزا خلیل، محمد کاظم خراسانی و عبداله مازندرانی تلگراف رسید، چون نوری محل آسایش و معد است تصرفش در امور حرام است.
۲ در کابینه ناصر الملك مرا وزیر عدلیه نوشته اند. علاء الملك وزير عذاب بود .
