پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۱۶۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات 100 نوبت رئیس مجلس بود . سيد عبدالله كوس انا ولاغیری میگوید و در دزاشوب دربارش از دربار دولتی رنگین تر است ستون مجلس است و صاحب داعیه وقتی از صاحب اختیار پرسیده بود که صفویه جقه را کدام طرف عمامه میزدند. سيد محمد مردی است وارسته، محل توجه حقیقی و اعتماد مجلس و ملت حامی مشروطه و مراقب مجلس پسرش میرزا محمد صادق مدرسه اسلام دایر دارد و روزنامه مجلس را ادار میکند. در آنچه میگویند و میکنند صمیمیاند و خرج زیاد ندارند. شيخ فضل الله از قالیچه خارج مانده با مشروطیت مخالفت دارد و با شاه بست و بند، در حضرت عبدالعظیم جرگه ای دور خود جمع کرده و تمام معنی مزاحمت میدهد و مقام علمی اش بالاتر از سیدین مسند نشین است. طلاب و بیشتر اهل منبر دور او را دارند در بدو امر مجلس تخت و صندلی نداشت روی زمین مینشستند. قالیچه ای هم گسترده بود. شاید نظر بمحل سكنى رئيس لكن مخصوص سیدین شد. در این اثنا خبر قرارداد ۱۹۰۷ بین روس و انگلیس به تهران رسید امضای قرارداد ۸ شهر بور بوده ۸ مهر به تهران رسید ۱۰ مهر در مجلس عنوان شد. در افکار آشوبی پدید آورد سفارت روس یادداشتی بوزارت خارجه فرستاد که این پیمان زیانی بآزادی و استقلال ایران نخواهد داشت ایران را به منطقه کرده اند شمال تحت نفوذ ،روس جنوب تحب نفوذ انگلیس وسط به اصطلاح آزاد و اینهمه برای بستن سدی است جاو نفوذ آلمان و مغلطه جوان این را هم بحساب اتابک میآورند نشاید زبان بداندیش بست به کوشش توان دجله را پیش بست اتابک این میانه متحیر است. سعی دارد سیدین را با شیخ اصلاح بدهد. البته با این و فانتار نان القدرة دریایی

C