۱۵۳ بی خاطرات و خطرات افتاد، نویسندگان عرض که هر کدام سر بجائی سپرده اند آنده نباید نوشت نوشتند، غافل که از - کاستن قوت أجرا آشوب وفاء قوت میگیرد و شاید همین منظور است در هر حال وزراء بدبخت مسئولند، امروز تکلیف ملت و مجلس تقویت قوة اجرائیه است بست نشستن طبقات کاری است سهل أخبار قاد انگیز نباید منتشر کرد که در ولایات اثر بد ببخشد یا در تهران محل کار باشد. له بست نشین خوش نیست .است نه منتشرين ،اخبار ایلات آزادی را بفساد ترجمه میکنند حال انصاف باید داد که با این اسباب تاكوك و اغراض مسلوك كدام قانون از مجلس گذشت که اجرا نشد. کدام کتابچه دستور العمل بدست وزراه داده شد که عمل نشد آیا در اجرای قانون ایالتی یا بلدی کوتاهی شد یا برگشت نبول و تسعير متروك ماند دو خار در چشم تولدار شکایت مجلس از چه راه است، این وزراء نباشد وزرای دیگر نه قانون را مجلس باید بدست بدهد. از حالیه بی ،بودجه عدلیه بی تکلیف ادارات نظامنامه چه میخواهند همه این امور بفرصت تنظیم تواند شد آن طفل يك شبه که ره یکساله میرود شعر است و اگر کسی برای خود کار کند قانون دماغی ساخته است. وانگهی هیچکس امروز بدون قانون تمکین ندارد قانون اساسی قانون داخله قانون سنا قانون روزنامه قانون دیوانخانه در مجلس معطل مانده است قانون را بگذرانید اجرا بخواهید. وقت مجلس را بتحريكات مزورانه میگیرند بالاخره بایدمات و وکلا بدانند که اصلاح يك مملکت بهم ریخته تدریجی انحصول است. امروز هم کارها بانک ملی است حرف بسیار گفته شد و اقدامی نشد. جا دارد که از این بابت وزراء از مجلس شکایت کنند، فعلا از برای رفع ازدحام و آسودگی ضعفا و ارباب حقوق تدبیری شده که وزیر مالیه باطلاع مجلس خواهد رسانید. قانون روزنامه را من در تصدی وزارت علوم از روی قانون فرانسه به هفت آب گلاب شست و شو داده به مجلس بردم، گذشت، اما عملی نشد چه نظر در انقلاب بود، هر روز دچار تعرض سفیری میشدیم، طبع مردم ماهزل پسند است هر که بیشتر بدولت حمله بیاورد مشروطه طلب تر است و او گماشته دولتی ها باشد مجلس طرح قانونی در منع رشوه ریخت، فقطط نسبت مال دولت، دولت حسن اقبال کرد لکن گفت عمومی .باشد طرح زیر زانو گذارده شد و در نیامد در اوایل که روزنامه در تحت مسئولیت وزارت علوم بود روزنامه تمدن نندیها کرد. شاه مرا خواست، اظهار تشدد و تغیر نمود و حال آنکه روزنامه زنگ را بدرب سرای اتابك كميل کرده بود. بعد کاشف بعمل آمد که هزار تومان انعام بمدیر مرحمت شده است. از عبارات شاه احساس کرده بودم که سرونه ندارد آشفته . من به میرزا احمدخان نوشته بودم که تا من اطلاع ندهم بایران تشریف مضار امين السلطان .نباورند همین التجار. مغرور ميرزا صاحب اختيار وغیره بر خلاف نوشته . بودند احضار شد و آمد در این موقع رقعه ای از اتيك بمن رسید که گر اور شد اشاره مکتوب من دارد. آزادیخواهان در یادگویه در رشت و تهران مخالف انا بکند در آن اوقات که صحبت از آمدن اتابک بود میرزا عباس خان مهندس که از بادکوبه میگذشت مورد حمله شد، منتها تیر کاری نبود اتابک را مستحفظين محل بسلامت به کشتی رساندند و بیشتر اسباب سوء ظن شد. ان الشياطين يوحون بعضهم إلى بعض ايمن نسبت جسارت نیست باندازه ای حق و باطل آمیخته است که صالح از طالع امتیاز نمیاید. اشخاصی که از قبل از مسافرت بمكه اتابک را میشناسند از افکار اتابك بعد از مسافرت مستحضر نیستند هرکی هرچه در باره او تصور میکند من بعد از مسافرت چین و ژاپن او را خوب و متوجه مصالح مملکت میدانم، درینبوع از قرضه دوم در صحبت با معز السلطان اظهار ندامت میکرد گفت من که نتيجة فرضۀ اول را دیده بودم فرضۀ دو مرا چرا کردم و از صحبتهای
مارکی ایتو تنبهی حاصل کرده بود اشکال در عبور از انزلی و زشت است جماعتی در انزایی