پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۱۵۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

خاطرات و خطرات 1PF عکس و گلای دوره اول مجلس بریاست صنیع الدوله عرض کلیه شاه شدت کرد، نه شاه حال مسافرت فرنگ را داشت نه وضعیت کالت مظفر الدین شاه اجازه میداد، دکتر دان آلمانی را که متخصص بود خواستند . آنچه کردند از علاج و از دوا رنج افزون گشت و حاجت ناروا چهل شب من مجاور گلستان بودم و جهنم میگذشت. یک شب تا صبح پای رختخواب شاه نشستهام و از ژاپن حکایت کرده ام بیشتر هم حسب الامر از درختها صحبت کرده ام. در صورتی که علم نبات شناسی جنبه ضعيف من است. سرم راهم پایین کرده ام، چشمم را بقالی دوخته ام ، خانمها در چادر نماز دور رختخواب نشسته اند. گاهی تصور میرفت شاه خوابش برده باشد. سکوت میکردم و آرزوی فرار ، اینطور نبود میفرمودند بگو روز بروز حالشاه بدتر میشود و رفت آور است. دکتر دامش اظهار کرد که شاه هفته ای بیشتر دوام نخواهد کرد و قانون اساسی حاضر نبود، دکتر را حاضر کردم که شاه را بهر تدبیر نگاه بدارد قانون حاضر شد، وثوق الدوله نزد صنیع الدوله آورد، فرمودند من

نگاه میکنم یک ماده را تغییر دادم نوشته شده بود که وزرا و حق ندارند دستخط شاه را هنر عمل خود