پرش به محتوا

برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۱۵۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
 

۱۳۹ ريال ۵۷۳۰۳ ۴۶۳۰۷ 1+FF1· خاطرات و خطرات مقرراً ۱۲ ماهه ۶۴۲۰۰ ریال I ۴۹۴۱۰ سابق برات صادر میشد لاحق صادر میشود ۲ ۱۰۳۶۱۰ خصوص پس از جنگ اخیر به کیلو و ریال نرخ بعضی اجناس را یاد کنیم که چه بود و چه ند . در سال ۱۳۳۳ قمری قبل از مشروطیت . برنج گوشت روغن سبزی هیزم تان ./10 •10 ۱۳ پنیر سبزی هیزم تان ۶/۰ •/A ۶/۰ روغن ١٣٠/٠ 1/1 1/T ۱۳۶۷ قمری (متزلزل) گوشت يرنج ۴۰/۰ 18/ سابق مستبد بودیم و دور از تمدن، حال دموکرانیم وارد بتمدن در غیبت شاه محمد علی میرزا بمدرسه آمد صد نفر شاگرد آراسته تحویل دادم ... در اوایل مشروطیت کامران میرزار ا بمدرسه دعوت کردم، نطقی مختصر و مفیددر محسنات مجلس و مناسبات نظام ارتحالا نوشتم فضل الله خان از شاگردان مدرسه که طلاقت لسان داشت حفظ کرد، از دحام بقدری بود که من را نمید دانند. نطق در کلاس خوانده شد. بعد تایب برای من وقت حاصل شد، صورت آن نطق را ندارم این فضل الله خان بعدها وارد ژاندارمری شد و فتنه کاشان بدست او خاتمه یافت. کاروانی السلطنه تمجيد فرمودند زده شد کار گروهی سره شد ، پس مخبر السلطنه - صاحب اختیار محمد علی میرزا سپها لار از قرار داد ۱۹۱۹ انتحار کرد ، سبب مشير الدوله - جلال الدوله معين الدوله - مؤيد السلطنه اسدالله میرزا آنرا ندانستم . حرکت شاه و نایب السلطنه چون ملكة نحل بود که از گواره درآید، ملکه در پیشرو مگها دنبال او برای اشخاصی که جسارت مخصوص نداشته باشند مجال قرب بدست نمی آید. ناصر الدین شاه خواص را که دور میماندند میخواند پس از مراجعت شاه امر کردند ناصرالدین میرزا نصرت السلطنه، اعتضادالسلطنه، از فرزندان ناصر الدین شاه و خودشان اعزاز السلطنه و سه نفر دیگر از اولاد نایب السلطنه کامران میرزا بمدرسه آمدند. در سلام اول شاهزادگان را که هنوز نمیتوانستند قدم بگیرند جلو دسته قرار دادم . پس از سلام مراخواستند فرمودند چرا شاهزادگان را مقدم داشتی باید مثل افراد با آنها سلوک کنی مدرسه رونق فوق العاده گرفت از سفارتخانه ها آمدند و عکس برداشتند صاحب منصبان اول ژاندارمری غالب شاگرد آن مدرسه هستند، کلاه پهلوی همان کلاهی است که شاگردان مدرسه بسر میگذاردند مدرسة نظام نسبت بسابق سه برابر بودجه دارد، سه برابر سابق میشود فایده برد سردار كل طعمش گل کرد، چند نفر از کان او در مدرسه درس میخواندند ادبی معلم کردند. آنها بی

را از مدرسه خارج کردم و این) در مشروطیت (بود در منزل طباطبائی رکن ركين مجلس متمدن