۱۳۴ خاطرات و خطرات غنیمت چین آورده اند جلو قصر ابیض در پوتسدام نصب کرده اند، روزی در گردش آن بدایع صنعتی را تماشا کردیم والتر دیتریشی در منزل بمن گفت تا در پادشاه شما و دایمی که از هند چپاول کرد کجا گذارد؛ گفتم قصر ایضی نداشتیم ،نمیدانم خواهرش دست به پشت من زد که بارك الله ، سوزن را در پای دیگران میبینند و جوالدوز را در چشم خود نمی بینند. روزی دو سه نفر از طلاب عربی آموز نزد دیگرینی بودند من این عبارت را گفتم و ترجمه آنرا خواستم دارهم مادمت في دارهم. نفهمیدند: دیترینی هه م من نشده، معنی کردم هر وقت یادم می آید خجالت میکشم، مگر اینکه نمیدانستم که پروفسور هم ملتفت نخواهد شد اعلال بقدری در کلمه تغییر میآورد که خیلی انی میخواهد که شخص بریشه کلمه پی ببرد نظر بمطالعاتی که در چایخانه دولتی منظور بود، قدری توقف در برلن بطول انجامید رخت مراجعت بر بستم، پس از مراجعت شغل شاغل من همان رسیدگی بمدارس است و غالباً مصاحبت اتابك، چه در شهر، چه در قیصریه شبی به بارك رفتم. اتابك مشغول بیلیارد بود گفت چه خبر گفتم امروز سیاست نامه خواجه نظام الملك را میخواندم، نوشته بود سبب ستی کارهای مملکت این است که دهکار بیکنفر میدهند و نه نفر بیکار میمانند یا کارهای بزرگ را باشخاص كوچك میدهند از عهده بر نمیآیند و کارهای کوچک را باشخاص بزرگی که دل نمیسوزانند به لبخندی گذشت و مشغول بیلیارد و با اتابك مجادله داشتم. یکروز باصرار بمدرسه علمیه شان آوردم در پاب مدارس، که سرراه درب خانه بود. در عمارت متعلق بائيس الدوله در خیابان لاله زار از شاگردان سؤالات شد مؤدب الدوله در معرفي شاگردی گفت افعال بیقاعده را خوب فرا گرفته است . اتابك گفت خوب بود افعال بیقاعده را در خارج مدرسه میآموختند افعال بیقاعده اصطلاح فرانسه و در لفظ آن کنایه که در فارسی هست نیست . من در قوایت الترجمان قیاسی اصطلاح کردم چون کتاب را روی اصطلاحات صرف ونحو نوشته امر مسلمین نمیدانستند آن متروك ماند. گر او را تابک در مدرسه از طرف راست میرزا نصر الله خان مشیر الملك محسن خان موسیونوز باروسها داخل مشیرالدوله سام ميرزا ، شمس الشعرا طرف چپ عماد الدوله مذاکره شده ، باعتبار معاهده سپهسالار (آقاوجیه) ... نظام السلطة، حاجی میرزا یحیی با مصر که هم از دول كاملة الوداد دولت آبادی، شیخ عبدا ثر به شیخ مهدی کاشی مهندس الممالك است تغییری در تمر منكمر ك داده ، بصرفه انگلیس نبود، اگرچه حاجی محمدتقی شاهرودی آن اصلاح را مفید بحال تجارت نمیدانست بعقيد من رخته بعهدنامه ترکمانچای، هر اندازه اش فتحی محسوب میشود. انگلیس که ناراضی شد سرها بجنبش میآید روزی مخیر الدوله بمن گفت اتابك چه ميكند بشير الملك از كفايت عين الدوله صحبت میدارد
هفته قبل از استعفا با اتابك تنها بودم فرمودند از آنچه خوانده اید موقع استعفا است کتابچه ای