این برگ همسنجی شدهاست.
قا
مذاق عوام را بلفظ متین شیرین کرده، و دهان[۱] خواص را بمعنی مبین[۲] نمکین داشته، هم اصحاب ظاهر را بدو ابواب آشنائی گشوده، و هم ارباب باطن را ازو موادّ روشنائی افزوده، در هر واقعهٔ سخنی مناسبِ حال گفته، و برای هر معنی لطیف غریبهٔ[۳] انگیخته، و معانی بسیار بلفظ اندک خرج کرده، و انواع اِبداع در دُرْج انشا دَرْج کرده[۴]، گاه سرخوشان کوی محبّت را بر جادّهٔ معاشقت و نظربازی داشته و شیشهٔ صبر ایشان بر سنگ بیثباتی زده[۵]:
بشوی اوراق اگر همدرس مائی | که علم عشق در دفتر نباشد |
و گاه دُردی کشان مصطبهٔ ارادت را بملازمت پیر دیر مغان و مجاورت بیت الحرام خرابات ترغیب کرده[۶]:
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود | سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود |
- ↑ بعضی نسخ: و دهان جان خواص را،
- ↑ چنین است در غالب نسخ، بعضی دیگر: متین (مانند فقرهٔ قبل)،
- ↑ گویا «غریبه را بمعنی بدیع و نادر و غیر مبتذل استعمال کرده است، بعضی نسخ: و برای حال هر کسی درّ معنی غریب و لطیف سفته،
- ↑ از اینجا تا ابتدای سطر ۷ از صفحهٔ قد تا کلمهٔ «رواحل غزلهای جهانگیرش» از چهار نسخهٔ ملک و تقوی ۲ و باء و نسخهٔ آقای رشید یاسمی بکلّی ساقط است،
- ↑ بعضی نسخ جدید علاوه دارند: و فرمودهِ یا: و گفته،
- ↑ بعضی نسخ جدید علاوه دارند: و فرموده، یا: که،
لیکن در نسخهٔ آقای دبیرخاقان و نسخهٔ آقای ملک بصورت شعر نگاشته شده و همین اقرب بصواب بنظر میآید