این برگ همسنجی شدهاست.
سج
غزل ۴۹۱: امید هست که منصور عشقبازی من از آن کمانچهٔ ابرو رسد بطغرائی، و صواب بطبق نسخهٔ اصل «منشور» است بجای «منصور»، رجوع شود بحاشیهٔ ذیل ص ۳۵۰ از چاپ حاضر،
ص ۲۷۳ (از چاپ آقای خلخالی):
ای سایهٔ سنبلت سمن پروده | یاقوت لبت درّ عدن پرورده | |||||
همچون لب خود مدام جان میپرور | زان راه که روحیست بتن پرورده |
و صواب در مصراع اخیر بطبق نسخهٔ اصل «راح» است با حاء حطّی بجای «راه» با هاء هنوز، و راح بمعنی شراب است.
ص ۲۷۴ (از همان چاپ):
چشمت که فسون و رنگ می بارد ازو | افسوس که تیر جنگ میبارد ازو | |||||
بس زود ملول گشتی از همنفسان | آه از دل من که سنگ میبارد ازو |
و صواب در مصراع اخیر بطبق نسخهٔ اصل «آه از دل تو» است بجای «آه از دل من»،
و یکی از غلطهای عجیبی که فوقالعاده زیاد در نسخهٔ چاپی ایشان روی