برگه:حافظ قزوینی غنی.pdf/۶۲

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
سب

هوای نشیمنم، و صواب بطبق نسخهٔ اصل چنین است: «شهباز دست پادشهم این چه حالتست» بجای «این حاجتست»،

غزل ۳۴۵: بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چکنم زلف سوسن چه کشم عارض سوسن چکنم، و صواب بطبق نسخهٔ اصل در مصراع ثانی چنین است: «زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چکنم»،

غزل ۳۵۷: هر دم از روی تو نقشی زندم راه چنان با که گویم که درین پرده چها می‌بینم، و صواب بطبق نسخهٔ اصل «راه خیال» است بجای «راه چنان»،

غزل ۴۰۱: او بخونم تشنه و من بر لبش تا چون شود کام بستاند ازو یا داد بستاند ز من، و صواب در مصراع ثانی بطبق نسخهٔ اصل چنین است: «کام بستانم ازو یا داد بستاند ز من»،

غزل ۴۷۶: بگو که جام عزیزم ز دست رفت خدا را ز لعل روح فزایش بخش آن که تو دانی، و صواب بطبق نسخهٔ اصل «جان عزیزم» است بجای «جام عزیزم»،