این برگ همسنجی شدهاست.
۳۳۰
پیام دوست شنیدن سعادتست و سلامت | مَنِ[۱] المُبلّغ عنّی الی سُعاد سَلامی | |||||
بیا بشام غریبان و آب دیدهٔ من بین | بسان بادهٔ صافی در آبگینهٔ شامی | |||||
اذا تَغَرَّدَ عَن ذِی الأراک طائِرُ خَیرٍ | فلا تَفَّرَدَ عن رَوضِها اَنینُ حَمامی[۲] | |||||
بسی نماند که روز فراق یار سر آید | رَاَیتُ مِنَ هَضَباتِ الحِمیٰ قِبابَ خیام[۳] | |||||
خوشا دمی که درآئی و گویمت بسلامت | قَدِمتَ خَیر قُدُومٍ نَزَلتَ خَیرَ مَقامِ | |||||
بَعِدتُ منک و قد صرت ذائباً کَهِلالٍ[۴] | اگر چه روی چو ماهت ندیدهام بتمامی |
- ↑ مَن بفتح میم و کسر نون استفهامیّه است یعنی کیست که سلام مرا بسعاد برساند،
- ↑ اشعار عربی این غزل در اغلب نسخ فوقالعاده محرّف است و در نقل آن همه تحریفات و تصحیفات هیچ فایدهٔ متصوّر نیست و ما جهد کردیم که بظنّ غالب اقرب صور بواقع را از روی نسخ قدیمه نقل کنیم، تغرّد با غین معجمه فعل ماضی است از تغرّو بمعنی خوانندگی کردن طرب انگیز مرغان، و ذی الأراک بفتح الف بدون شبهه مخفّف «ذی الأراکه» است که نام موضعی است در یمامه (مراصد الاطّلاع)، و در مصراع دوّم فلا تفرّد با فاء ماضی دعائیّه است از تفرّو بمعنی تنها و یگانه شدن و یکسو گردیدن، و ضمیر مؤنث «روضها» راجع است بذی الأراک باعتبار بقعه یا بلده چنانکه در مورد وادی الاراک (غزل ۳۶۳) گفته شد، و انین بفتح الف بمعنی ناله و حمام بفتح حاء بمعنی کبوتر است، و حاصل معنی بیت آنکه هرگاه مرغ فرخندهٔ در ذی الأراک خوانندگی طرب انگیز کند نالهٔ حزین کبوتر من نیز از مرغزارهای آنجا یکسو و جُدا مباد،
- ↑ هضبات بفتحتین و ضاد معجمه جمع هضبه است بسکون ضاد بمعنی پشته و کوه گسترده بر زمین، و تفسیر حمی در بیت اوّل گفته شد، و قباب بکسر قاف جمع قبّه است بضمّ آن بمعنی گنبد و هر بناءِ گرد برآورده و مقصود اینجا هیئت مدوّر و گنبد گونهٔ خیمههاست،– یعنی چیزی نمانده که روزهای فراق یار بآخر رسد زیرا که من از کوههای منزلگاه معشوق از دور قبّههای خیمههائی را مشاهده میکنم،–
- ↑ یعنی دور شدم از تو و گداخته شدم مانند هلال،