یا شاعر باشند چون بواسطهٔ قرب عهد هنوز زبان مؤلّف یا شاعر تغییر و تحوّلی بدان راه نیافته و با زبان خود ناسخ یکی است لهذا بالطّبع نسخ مزبور از تغییرات و تبدیلات بیشماری که بعدها در طیّ قرون لاحقه در نسخ متأخّره بواسطهٔ تصرفات گوناگون نسّاخ و قرّا روی داده مصون است، و این تغییرات و تبدیلات غالباً عبارت است از «اصلاحات» و «تصحیحاتی» که نسّاخ یا قرّا متأخّره دائماً و متدرّجاً در متون قدیمه بعمل میآورند و متعمّداً یا من حیث لا یشعر کلمات و تعبیرات قدیمی عصر شاعر را که در عصر ایشان دیگر غیرمفهوم یا غیرمأنوس شده بوده بکلمات و تعبیرات جدیدتری که متداول و مفهوم اهل عصر خودشان بوده تبدیل مینمایند، و اینگونه «اصلاحات» و تغییرات را که غالباً در شاهکارهای ادبی فوقالعاده مشهور و محبوبالقلوب
روی میدهد در اصطلاح اروپائیان «تجدید شباب»[۱] گویند،
- ↑ از جمله امثلهٔ اینگونه «اصلاحات» در مورد دیوان خواجه موارد ذیل است که من باب نمونه ذکر میشود و الّا در سراسر دیوان در نسخ جدیده و چاپی امثلهٔ آن از حدّ احصا بیرونست، در نسخ قدیمه بیت ذیل چنین مرقوم است:
ولی در نسخ جدیده چون درست تعبیر (خوش وقت بوریا) را نمیفهمیدهاند یا بنظر ایشان غریب میآمده آنرا به «خوش فرش بوریا و گدائی و خواب امن» تبدیل کردهاند، و همچنین بیت ذیل:خوش وقت بوریا و گدائی و خواب امن کاین عیش نیست درخور اورنگ خسروی دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند پنهان خورید باده که تعزیر میکنند
[بقیه در صفحهٔ بعد]