این برگ همسنجی شدهاست.
۸۷
گوشهٔ ابروی تست منزل جانم | خوشتر ازین گوشه پادشاه ندارد | |||||
تا چه کند با رخ تو دود دل من | آینه دانی که تاب آه ندارد | |||||
شوخی نرگس نگر که پیش تو بشکفت | چشم دریده ادب نگاه ندارد | |||||
دیدم و آن چشم دل سیه که تو داری | جانب هیچ آشنا نگاه ندارد | |||||
رطل گرانم ده ای مرید خرابات | شادی شیخی که خانقاه ندارد | |||||
خون خور و خامش نشین که آن دل نازک | طاقت فریاد دادخواه ندارد | |||||
گو برو و آستین بخون جگر شوی | هر که در این آستانه راه ندارد | |||||
نی من تنها کشم تطاول زلفت | کیست که او داغ آن سیاه ندارد | |||||
حافظ اگر سجدهٔ تو کرد مکن عیب | ||||||
کافر عشق ای صنم گناه ندارد |
۱۲۸ | نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد | بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد | ۲۱۴ | |||
کو حریفی کش سرمست که پیش کرمش | عاشق سوخته دل نام تمنّا ببرد | |||||
باغبانا ز خزان بیخبرت میبینم | آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد | |||||
رهزن دهر نخفتست مشو ایمن ازو | اگر امروز نبردست که فردا ببرد |