این برگ همسنجی شدهاست.
۴۶
پیوند عمر بسته بموئیست هوش دار | غمخوار خویش باش غم روزگار چیست | |||||
معنی آب زندگی و روضهٔ ارم | جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست | |||||
مستور و مست هر دو چو از یک قبیلهاند | ما دل بعشوهٔ که دهیم اختیار چیست | |||||
راز درون پرده چه داند فلک خموش | ای مدّعی نزاع تو با پرده دار چیست | |||||
سهو و خطای بنده گرش اعتبار نیست | معنیّ عفو و رحمت آمرزگار چیست | |||||
زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست | ||||||
تا در میانه خواستهٔ کردگار چیست |
۶۶ | بنال بلبل اگر با منت سر یاریست | که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریست | ۳۲ | |||
در آن زمین که نسیمی وزد ز طرّهٔ دوست | چه جای دم زدن نافهای تاتاریست | |||||
بیار باده که رنگین کنیم جامهٔ زرق | که مست جام غروریم و نام هشیاریست | |||||
خیال زلف تو پختن نه کار هر خامیست | که زیر سلسله رفتن طریق عیّاریست | |||||
لطیفهایست نهانی که عشق ازو خیزد | که نام آن نه لب لعل و خطّ زنگاریست | |||||
جمال شخص نه چشمست و زلف و عارض و خال | هزار نکته در این کاروبار دلداریست | |||||
قلندران حقیقت به نیم جو نخرند | قَبای اطلس آنکس که از هنر عاریست |