این برگ همسنجی شدهاست.
یا
گل بیرخ یار خوش نباشد | ۱۱۱ |
گوهر مخزن اسرار همانست که بود | ۱۴۴ |
مرا برندی و عشق آن فضول عیب کند | ۱۲۷ |
مرا مهر سیهچشمان ز سر بیرون نخواهد شد | ۱۱۲ |
مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد | ۱۱۸ |
مسلمانان مرا وقتی دلی بود | ۱۴۷ |
مطرب عشق عجب ساز و نوائی دارد | ۸۴ |
معاشران ز حریف شبانه یاد آرید | ۱۶۳ |
معاشران گره از زلف یار باز کنید | ۱۶۵ |
من و انکار شراب این چه حکایت باشد | ۱۰۷ |
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد | ۱۰۰ |
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد | ۱۱۱ |
نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید | ۱۶۰ |
نقد صوفی نه همه صافی و بیغش باشد | ۱۰۸ |
نقدها را بود آیا که عیاری گیرند | ۱۲۵ |
نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند | ۱۲۰ |
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد | ۸۷ |
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند | ۱۳۵ |
هر آنکو خاطر مجموع و یار نازنین دارد | ۸۲ |
هر آنکه جانب اهل خدا نگه دارد | ۸۳ |
هر که را با خط سبزت سر سودا باشد | ۱۰۷ |
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند | ۱۲۰ |
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود | ۱۵۱ |
همای اوج سعادت بدام ما افتد | ۷۷ |
یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد | ۹۸ |
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود | ۱۴۰ |
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود | ۱۳۸ |
یارم چو قدح بدست گیرد | ۱۰۰ |