پرش به محتوا

برگه:تسخیر تمدن فرنگی.pdf/۳۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۳۳

درهای مدرسه و کتابخانهٔ خود را بر روی دیگران میبستند ولیکن بواسطهٔ همچشمی ناچارند که شاگرد و سیّاح را نیز مثل بازار تجارت از یکدیگر بربایند. منظورشان آنست که زبانشان را اندکی بیاموزیم و باین خیال که بتمدن فرنگی آشنا شده‌ایم پول خود را در فرنگ خرج کنیم و بدیدن آثار علم و ادب و هنرشان حیرت زده شویم و یکی از بدبختیهای ما آنست که زبانهای فرنگی حتّی فکر و حافظهٔ ما را نیز میدان رقابت خودساخته است و از هر گوشهٔ فرنگستان جمعی مبلّغ یعنی آخوند فرنگی و یا گروهی زبان فروش با مشتی کتاب سادهٔ بچّگانه در خور فهم مللی که از پروردن فردوسی و مولوی عاجزند و دفتری پر از وصف خوبیهای زبان خود می‌آیند و ما را سرگردان میکنند. باری سرزمین الجزائر نمونه‌ای بیش نیست، هر جا که بدست فرنگی افتاده کم و بیش مثل آن یعنی بهشت بیگانه و جهنّم صاحبخانه است و هر مملکتی که مانند روس و ژاپون این تمدّن را خود بمیل و رضا و با رعایت شرائط عقل و احتیاط پذیرفته آبادان و خالی از اغیار شده است

🟌🟌🟌

در باب مسائل اجتماعی که اجزاء و پیچیدگیهای بسیار دارد بی‌مطالعهٔ دقیق حکم قطعی صادر کردن از خامی و ظاهربینیست. اگر کسی بگوید که اسلام و یا دین عیسی موجب یا مانع ترقّیست سخن باطل گفته است چرا که تاریخ عالم، ملل مسلمان و عیسوی دانا و نادان بسیار بیاد دارد. هر که مدّعی باشد که الفبای فرنگی برات آزادی از جهلست و الفبای عربی سدّ راه پیشرفت، خود جاهلیست که نمیداند که عربی چندین قرن یکتازبان زندهٔ علم و ادب و تاریخ و حکمت و فلسفهٔ دنیا بود و امروز هم