مهیب میبیند و آنها میخواهند او را پاره کنند امّا خداوندان از قبیل آنوبیس و تُت ازو حمایت مینمایند و به راهبری آنها روح به محلّ محاکمه و حساب میرسد. در آنجا اُزیریس نشسته و چهل و دو نفر نایب حکومت و قضایا قاضی واژه ناخوانا فرارفته رسیدگی و تحقیق میکند که مرده هیچیک از چهل و دو گناه کبیره را مرتکب نشده باشد و عملها را در ترازوی عدالت میسنجند و برحسب سبکی و سنگینی عقاب یا ثواب میدهند. روحی که مستوجب عقوبت باشد در جای هولناکی میافتد و تازیانه میخورد و مبتلا به طوفان میگردد مار و عقرب او را میگزند و عاقبت معدوم میشود. امّا روحی که بریالذمه شده باز امتحانها دارد و شکلهای تازه میگیرد و از آن جمله است شکل قرقی و فینکس و لوتوس و امثال آن. خلاصه اینچنین روحی باید از شیاطین که اشکال نهنگ و مار میگیرند فرار کند و آخرالامر در میان خداوندان قبول شده بعدها تا ابد در سایهٔ اشجار واژه ناخوانا (به فرانسه سیکُمُر) در هوایی که آن را نسیم شمال خنک میسازد به سعادت میماند و بر سر سفرهٔ اُزیریس مینشیند و از آن خوراکها که یکی از ربةالنوعها برای آن خداوند ترتیب میدهد میخورد و عطرهای روحبخش استشمام میکند.
مصریها میخواستند ارواح اموال آنها وقتی به موقف محاکمه و حساب میآید بتواند در محضر ازیریس خود را بریالذّمه نماید لهذا کتاب کوچکی موسوم به کتاب اموات در تابوت